کوچینگ (Coaching) که میتوان آن را به مربیگری ترجمه کرد، از جمله اصطلاحات پرتکرار این روزهاست. افراد بسیاری را میبینیم که خود را به عنوان کوچ کسب و کار (بیزینس کوچ) یا کوچ فردی و یا کوچ مدیران اجرایی معرفی میکنند. همچنین افراد بسیاری را خصوصاً در میان مدیران میبینیم که مدعی هستند کوچ شخصی دارند و افرادی آنها را کوچ میکنند.
کوچینگ یعنی آزاد کردن توانمندیهای بالقوهی انسانها (Unlocking a person’s potential).
کوچ به جای آموختن به افراد به آنها کمک میکند خودشان یاد بگیرند.
آگاهی (Awareness) و مسئولیت (Responsibility) دو کلمهی کلیدی در کوچینگ هستند. وظیفه کوچ این است که به کوچی (Coachee) کمک کند نسبت به داشتهها و دانستههای آگاهی بیشتری پیدا کند، و مسئولیت رشد و توسعه خود را نیز بر عهده بگیرد.
افزایش رضایت شغلی، فراهم شدن امکان دستیابی به اهداف، افزایش اعتماد رهبر به پیروان خود، ارتقاء سلامت، بهبود کیفیت ارتباط، تقویت تفکر راهکار محور، افزایش خودآگاهی، افزایش عملکرد شغلی، بهبود توانایی مدیریت استرس، کاهش اضطراب، ارتقاء تاب آوری، افزایش بهره وری، پذیرش رفتارها و فضاهای جدید و افزایش انعطاف پذیری مدیریتی صرفاً نمونههایی از دستاوردهای کوچینگ شمرده شدهاند.
کوچینگ و مربیگری هم مثل هر رشتهی دیگری، به مرور با حرفهای شدن و گسترش قلمرو فعالیتهایش، به زیرمجموعههای تخصصیتر (اصطلاحاً Sub-specialties) تقسیم شده است و انواع گرایشهای کوچینگ به وجود آمدهاند.
کوچینگ مدیران اجرایی (Executive Coaching)
مخاطب این نوع کوچینگ و مربیگری، مدیران اجرایی در ردههای ارشد (و گاهی میانی) سازمانها هستند. کوچها با استفاده از اصول و ابزارهای کوچینگ میکوشند به بهبود عملکرد این افراد در محیط کار کمک کنند.
ریچارد کیلبرگ که میتوان او را از جملهی معروفترین دانشگاهیان در حوزهی کوچینگ مدیران ارشد دانست توضیح میدهد که این نوع کوچینگ برای کسانی مفید و مناسب است است که:
- در قد و قوارهی یک مدیر، اختیار و مسئولیت دارند
- میخواهند عملکرد حرفهای خود را بهبود ببخشند
- میخواهند رضایت شخصی خود را افزایش دهند
و در نهایت قرار است بر پایهی این تغییرات، اثربخشی سازمان خود را ارتقاء دهند .
کوچینگ رهبری (Leadership Coaching)
مخاطب کوچینگ رهبران هم مدیران ارشد سازمانی هستند .بنابراین تفاوت Leadership Coaching و Executive Coaching بیشتر در «هدف کوچینگ» است و نه «مخاطب کوچ.»در کوچینگ رهبران هدف کوچ این است که به مُراجع خود کمک کند توانایی خود را در ارتباط با دیگران و تعامل با آنان و تأثیرگذاری بر روی آنها افزایش دهد. بر خلاف کوچینگ مدیران اجرایی که بیشتر به جنبههای اجرایی و عملیاتی سازمان و کسب و کار پرداخته میشود.
مدیر در نقش کوچ (Manager as Coach)
کار اصلی مدیر در نقش کوچ ، مدیریت است. اما او در کنار انواع نقشهایی که به عنوان مدیر در سازمان بر عهده دارد، نقش کوچ را هم برای همکاران و زیردستان خود در نظر میگیرد.قرار نیست مدیر برای همهٔ کارکنان سازمان، نقش کوچ را ایفا کند. شاید او یک یا چند نفر از مدیران میانی یا دستیاران خود را انتخاب کرده و نقش کوچ را صرفاً برای آنها بر عهده بگیرد.