چرا در برخی پروژه ها شکست می خوریم و در برخی پروژه ها، موفق می شویم؟ هزاران هزار سوال درباره این موضوع وجود دارد، سوالاتی که همه ما برای یکبار هم که شده درباره آن ها فکر می کنیم. خوشبختانه، پاسخ هایی نیز برای این سوالات موجود است.
اگر از روند و توسعه پیشرفت یکی از پروژه هایتان راضی نیستید، شاید راهنمایی که برای شما آماده کرده ایم بتواند به شما کمک ارزنده ای کند.
ما در این مقاله، ۵ راهنمایی کلیدی برای موفقیت در پروژه ها را مرور می کنیم.
پس با ایستگاه کارآفرینی همراه شوید تا این ۵ نکته را با یکدیگر مرور کنیم.
راهنمایی شماره اول:
یک بازه زمانی برای انجام پروژه تعیین کنید
برای هر پروژه ای که آغاز می کنید، یک تاریخ پایان هم تعیین کنید.
برای زمان لازم به ثمر رسیدن آن واقع بین باشید.
اگر زمان و توجه کمی صرف کارها کنید، ممکن است با شکست و تباهی مواجه شوید. و اگر زمان زیادی روی پروژه کنید، بازده کمتری نسبت به توانایی های واقعی خود خواهید داشت.
اگر راهی انتخاب کرده اید که برای پیشرفت پروژه مطمئن نیستید و نمی توانید برنامه زمانی مفیدی تنظیم کنید و جلوتر از زمانه تصمیمی بگیرید، از تجربیات افراد پیشکسوت کمک بگیرید.
تنها زمانی می توانید ضرب العجل های موثری برای پروژه ها تعیین کنید که شناختی کامل از کارهایی که باید انجام شوند داشته باشید.
راهنمایی شماره دوم:
وظایف فردی هر عضو را مشخص کنید.
تجربه نشان داده است که هیچ کس نمی تواند پروژه ها را به تنهایی انجام دهد. پس قبل از شروع کار، اعضای تیم و وظایف را مشخص کنید. اگر اعضا به خوبی متوجه اهداف و مقاصد شما نباشند، قادر نخواهند بود وظایف خود را به بهترین نحو احسن انجام دهند.
نکته مهم این مقاله این است که تمام اطلاعات لازم را در اختیار اعضای تیم بگذارید. هدف پروژه چیست؟ قصد دارید چگونه به آن برسید؟ و چرا مشارکت هر فرد، امری ضروری است؟
حتما پیش از شروع ملاقات تیمی، لیستی از موارد مهم قابل بحث و مذاکره تهیه کنید. هیچ گاه جلسات را بدون بحث درباره قدم های لازم برای رسیدن به هدف و مسئولیت هر فرد تمام نکنید.
راهنمایی سوم
هر هفته حداقل یک جلسه با اعضای تیم داشته باشید.
تنظیم یک برنامه زمانی و مشخص کردن وظایف افراد برای رسیدن به همه اهداف کافی نیست. شما باید روند پیشرفت کار ها را در بازه های زمانی مشخص از اعضا جویا شوید. ابزار های زیادی مانند نرم افزار to do برای این کار وجود دارند؛ با استفاده از چنین ابزارهایی امکان مشاهده روند پیشرفت کارها برای تمام اعضای تیم میسر می شود.
بدین وسیله افزایش انگیزه افراد جهت پیشرفت هر چه سریع تر کارها تسریع می گردد.
در جلسات هفتگی نیز، می توانید درباره روند پیشرفت پروژه و نواقص موجود بحث کنید. به خاطر داشته باشید که جلسات خود را کوتاه نگه دارید تا از تلف شدن بیهوده وقت جلوگیری کنید.
راهنمایی چهارم
همیشه مهره های کلیدی تیم در دسترس باشند
اگر می خواهید از به ثمر رسیدن یک پروژه اطمینان حاصل کنید، به همه افراد گوشزد کنید که همیشه در دسترس باشند. از خودتان شروع کنید و تمام ایمیل ها و تلفن های کاری را به موقع پاسخ دهید. وقتی همواره ایمیل های نخوانده یا پیغام های زیادی داشته باشید، ممکن است از انجام برخی کارها غافل شوید. آسان ترین راه برای جلوگیری از این موضوع این است که یک برنامه مدیریت ایمیل حرفه ای و همیشه در دسترس داشته باشید و پیغام ها را در زمان مناسب پاسخ دهید.
راهنمایی پنجم
شفافیت کاری را گسترش دهید
فرقی نمی کند خبر ها خوب باشند یا بد، اعضای گروه در صورت آگاهی بیشتر از آنها، بهتر کار خواهند کرد. تمام تلاش خود را برای تشویق کردن دیگر اعضا جهت بر عهده گرفتن مالکیت پروژه، به کار گیرید.
اگر نکات دیگری در ذهن خود دارید، آن را در بخش کامنت ها با ایستگاه کارآفرینی در میان بگذارید.
نحوه ایجاد اهداف فروش سود محور [هر آنچه که باید بدانید]
هدف گذاری فرآیندی است که به شما کمک می کند به نتیجه دلخواه خود برسید. اما چه چیزی باعث می شود هدف فروش سود محور باشد؟ و چگونه می توانید اهداف سود محور را برای نیروی فروش خود تعیین کنید؟ در این مقاله، نکاتی را در مورد هدف گذاری مورد بحث قرار می دهیم و نکاتی را برای چگونگی ایجاد اهداف فروش مبتنی بر سود ارائه می دهیم که به نیروی فروش شما کمک می کند تا به موفقیت برسد.
اهداف فروش مبتنی بر سود مشخص، قابل اندازهگیری، قابل دستیابی، مرتبط و محدود به زمان هستند. به عبارت دیگر، آنها باید به این سؤالات پاسخ دهند که چه کسی، چه چیزی، کجا، چه زمانی و چگونه.
چگونه اهداف فروش سود محور را برای یک نیروی فروش ایجاد کنیم؟
هنگام فکر کردن به نحوه ایجاد اهداف فروش مبتنی بر سود برای نیروی فروش خود، باید چند نکته را در نظر داشته باشید. ابتدا مطمئن شوید که آنها خاص و قابل اندازه گیری هستند. این به شما کمک می کند پیشرفت آنها را پیگیری کنید و مطمئن شوید که آنها در مسیر رسیدن به هدف خود هستند. دوم، مطمئن شوید که اهداف قابل دستیابی هستند. مهم است که اهداف واقع بینانه ای را تعیین کنید که تیم فروش شما واقعاً بتواند به آنها دست یابد. در نهایت، اطمینان حاصل کنید که اهداف با کسب و کار و استراتژی فروش شما مرتبط هستند.
چند نمونه از اهداف خوب برای یک نیروی فروش عبارتند از:
– افزایش فروش X% در سه ماهه آینده
– بستن X تعداد معاملات جدید در ماه
– دستیابی به یک درصد حاشیه ناخالص مشخص
– ایجاد X تعداد سرنخ واجد شرایط در هفته
چگونه می توانید اهداف موثری برای تیم فروش خود تعیین کنید؟
بهترین راه برای تعیین اهداف موثر برای تیم فروش خود این است که با آنها بنشینید و آنچه را که آنها امیدوارند به دست آورند، درهم کنید. از آنها بپرسید که اهداف آنها چیست و برای رسیدن به آنها چه کاری باید انجام دهند.
اطمینان حاصل کنید که اهداف مشخص، قابل اندازه گیری، قابل دستیابی، مرتبط و محدود به زمان هستند تا همه بدانند برای چه چیزی تلاش می کنند.
همچنین باید مطمئن شوید که اهداف چالش برانگیز اما قابل دستیابی هستند. شما نمی خواهید اعضای تیم خود راضی شوند، اما همچنین نمی خواهید آنها احساس کنند که دائماً بدون هیچ امیدی به موفقیت در حال مبارزه هستند. تعادل بین این دو حالت افراطی ایجاد کنید و تیم شما انگیزه بیشتری برای رسیدن به اهداف خود خواهد داشت.
در نهایت، مطمئن شوید که اهداف را به طور واضح و منظم به اعضای تیم خود منتقل کنید. شما نمی خواهید آنها بدون اینکه بدانند چیزی است کار کنند. با اشتراک گذاری مکرر اهداف و بازدید مجدد از آنها، همه را در یک صفحه نگه دارید.
چرا اهداف مشخص، قابل اندازه گیری، قابل دستیابی، مرتبط و محدود به زمان برای تیم های فروش مهم هستند؟
اهداف فروش مبتنی بر سود برای تیم های فروش مهم هستند زیرا چارچوبی برای اندازه گیری پیشرفت و دستیابی به موفقیت فراهم می کنند. اهداف خاص به فروشندگان کمک می کند تا متمرکز بمانند و پیشرفت خود را بسنجند. اهداف قابل اندازه گیری ردیابی پیشرفت و تعیین اینکه آیا اهداف محقق شده اند یا خیر را آسان می کند. اهداف دست یافتنی به فروشندگان کمک می کند تا اهداف واقع بینانه را تعیین کنند و با انگیزه بمانند. اهداف مرتبط تضمین می کنند که اهداف با اهداف تجاری شرکت همسو هستند. اهداف محدود به زمان، احساس فوریت را ایجاد می کنند و به حفظ تیم در مسیر کمک می کنند.
ایجاد اهداف فروش مبتنی بر سود که تمام این معیارها را برآورده میکند، میتواند چالش برانگیز باشد، اما مهم است که برای انجام درست آن وقت بگذارید. انجام این کار به تیم فروش شما کمک می کند تا به بهترین نتایج خود دست یابد.
در اینجا چند نکته برای تعیین اهداف موثر وجود دارد:
۱. با شناسایی اهداف تجاری شرکت شروع کنید. اهداف کلی شرکت چیست؟ در کوتاه مدت و بلند مدت می خواهد به چه چیزی دست یابد؟ هنگامی که اهداف شرکت را به خوبی درک کردید، می توانید شروع به تعیین اهداف فروش مبتنی بر سود برای تیم فروش کنید که از این اهداف پشتیبانی می کنند.
۲. مطمئن شوید که اهداف مشخص، قابل اندازه گیری، قابل دستیابی، مرتبط و محدود به زمان هستند. این کمک می کند تا اطمینان حاصل شود که آنها موثر هستند و به تیم کمک می کند تا در مسیر خود باقی بماند.
۳. اهدافی را تعیین کنید که چالش برانگیز اما قابل دستیابی هستند. نیروی فروش شما باید برای دستیابی به پتانسیل کامل خود به چالش کشیده شود، اما اهداف فروش مبتنی بر سود همچنان باید قابل دستیابی باشند. تعیین اهداف غیر واقعی تنها منجر به ناامیدی و ناامیدی می شود.
۴. اطمینان حاصل کنید که اهداف فروش سود محور با اهداف تجاری شرکت همسو هستند. این کمک می کند تا اطمینان حاصل شود که تیم در جهت اهداف کلی یکسانی کار می کند.
۵. اهداف را به وضوح به تیم فروش در میان بگذارید. اطمینان حاصل کنید که همه می دانند اهداف فروش سود محور چیست و چگونه با اهداف شرکت تناسب دارند.
۶. نیروی فروش خود را برای رسیدن به اهدافشان مسئول نگه دارید. به آنها بازخورد و مربیگری منظم ارائه دهید تا به آنها کمک کنید در مسیر خود باقی بمانند.
۷. موفقیت های در طول مسیر را جشن بگیرید. شناخت نقاط عطف و دستاوردها به حفظ انگیزه تیم کمک می کند.
تعیین هدف بخش مهمی از موفقیت هر تیم فروش است. با صرف زمان برای تعیین اهداف موثر، می توانید به تیم خود کمک کنید تا بهترین نتایج را کسب کند.
چگونه می توانید اهداف خوبی برای نیروی فروش خود ایجاد کنید که به موفقیت آنها کمک کند؟
اهداف خوب مشخص، قابل اندازه گیری، قابل دستیابی، مرتبط و محدود به زمان هستند. به عبارت دیگر، آنها باید به این سؤالات پاسخ دهند که چه کسی، چه چیزی، کجا، چه زمانی و چگونه. وقتی نوبت به هدف گذاری برای نیروی فروش شما می رسد، مهم است که این موارد را در نظر داشته باشید.
اهداف هوشمند
یکی از راه های ایجاد اهداف خوب استفاده از مخفف SMART است. این مخفف عبارت Specific, Measurable, Achievable, Relevant و Time-bound است. اطمینان حاصل کنید که اهداف شما مشخص هستند تا همه بفهمند که از آنها چه انتظاری می رود. آنها همچنین باید قابل اندازه گیری باشند تا بتوانید پیشرفت را دنبال کنید و مطمئن شوید که همه در مسیر هستند. اهداف باید دست یافتنی باشند؛ اگر خیلی سخت یا غیر واقعی باشند، مردم دلسرد می شوند. آنها همچنین باید با کسب و کار شما و اهداف تیم مرتبط باشند. در نهایت برای هر هدف یک ضرب الاجل تعیین کنید تا احساس فوریت ایجاد کنید.
عوامل دیگری نیز وجود دارد که باید هنگام تعیین اهداف در نظر بگیرید. به عنوان مثال، شما می خواهید مراحل مختلف فروش را در نظر بگیرید: جستجو، واجد شرایط بودن، پیشنهاد/مذاکره، بسته شدن و ارائه ارزش. هر مرحله اهداف خاص خود را دارد که برای موفقیت در فروش باید به آنها دست یافت.
چه چیزی را در نظر بگیرید؟
هنگام ایجاد اهداف فروش مبتنی بر سود، توجه به انواع مختلف خریداران نیز مهم است: آنهایی که به قیمت حساس هستند، کسانی که باید از ارزش پیشنهادی متقاعد شوند و کسانی که آماده خرید هستند. هر نوع خریدار به رویکرد متفاوتی نیاز دارد و بنابراین اهداف متفاوتی دارد که باید برآورده شوند.
در نهایت، باید مطمئن شوید که اهدافی که تعیین می کنید با استراتژی کلی شرکت شما مطابقت دارند. آنها باید با ماموریت و چشم انداز شما هماهنگ باشند و به شما در دستیابی به اهداف تجاری خود کمک کنند.
اگر این موارد را هنگام تعیین اهداف برای نیروی فروش خود در نظر داشته باشید، به خوبی در مسیر موفقیت قرار خواهید گرفت.
نتیجه
تعیین هدف بخش مهمی از موفقیت هر تیم فروش است. با صرف زمان برای تعیین اهداف موثر، می توانید به تیم خود کمک کنید تا بهترین نتایج را کسب کند. نکاتی که ما ارائه کردهایم به شما کمک میکند تا اهداف خوبی بسازید که خاص، قابل اندازهگیری، قابل دستیابی، مرتبط و محدود به زمان هستند. اطمینان حاصل کنید که این اهداف را به طور واضح به تیم فروش منتقل کرده و آنها را برای رسیدن به آنها مسئول بخواهید. برای حفظ انگیزه همه در مسیر موفقیتها را جشن بگیرید!
۱۰ نکته در مورد نحوه رسیدگی به اعتراضات قیمت در فروش
اعتراضات فروش یک اتفاق رایج است، اما این بدان معنا نیست که رسیدگی به آنها آسان است. در واقع غلبه بر مخالفت های قیمتی می تواند یکی از سخت ترین کارها در فروش باشد. با این حال، مهم است که به خاطر داشته باشید که ممکن است دلیل معتبری برای اعتراض وجود داشته باشد. راه های مختلفی برای رسیدگی به اعتراضات قیمت وجود دارد و بهترین رویکرد بسته به شرایط متفاوت است. در اینجا ۱۰ نکته در مورد نحوه رسیدگی به اعتراضات قیمت در فروش آورده شده است:
در این مقاله به موارد زیر خواهیم پرداخت:
۱. ایرادات قیمت چیست و چرا اتفاق می افتد؟
۲. چگونه می توانید اعتراضات فروش را به بهترین نحو بررسی کنید تا فروش انجام شود؟
۳. چند تکنیک رایج برای غلبه بر مخالفت های قیمت چیست؟
۴. چگونه می توانید تشخیص دهید که یک مشتری واقعاً به محصول شما علاقه مند است یا فقط تلاش می کند تا معامله بهتری داشته باشد؟
۵. ایرادات رایجی که مشتریان در مورد قیمت ها دارند چیست؟
۶. چگونه می توانید بر اعتراض “من باید در مورد آن فکر کنم” غلبه کنید؟
۷. آیا کاهش بیش از حد قیمت ها خطری دارد؟
۸. آیا ایراداتی وجود دارد که نباید بر آنها غلبه کرد؟
۹. چگونه می توانید تشخیص دهید که یک مشتری واقعاً به قیمت حساس است یا فقط از آن به عنوان بهانه استفاده می کند؟
۱۰. چگونه می توانید با موفقیت به اعتراضات رسیدگی کنید تا فروش انجام شود؟
اعتراضات قیمتی چیست و چرا رخ می دهد؟
غلبه بر محبوب ترین مخالفت ها در فروش اغلب دشوار است. با این حال، مهم است که به خاطر داشته باشید که ممکن است دلیل معتبری برای اعتراض وجود داشته باشد. آرام و حرفه ای بمانید و تمام تلاش خود را بکنید تا اعتراض مشتری را قبل از تلاش برای غلبه بر آن درک کنید. ممکن است لازم باشد برای روشن شدن ایراد سؤالاتی بپرسید، اما سعی کنید از قرار دادن مشتری در حالت تدافعی خودداری کنید. مهم است که به یاد داشته باشید که هدف درک اعتراض و یافتن راهی برای غلبه بر آن است تا بتوان فروش را انجام داد.
چگونه می توانید اعتراضات فروش را به بهترین نحو بررسی کنید تا فروش انجام شود؟
ممکن است لازم باشد برای روشن شدن ایراد سؤالاتی بپرسید، اما سعی کنید از قرار دادن مشتری در حالت تدافعی خودداری کنید. هدف، درک اعتراض و یافتن راهی برای غلبه بر آن است تا بتوان فروش را انجام داد. در برخی موارد، اعتراض قیمت ممکن است مشروع باشد و مشتری صرفاً بودجه ای برای محصول یا خدمات شما نداشته باشد. در این مورد، شما باید راهی برای کار با بودجه آنها پیدا کنید یا یک برنامه پرداخت ارائه دهید.
در موارد دیگر، اعتراض به قیمت ممکن است بر اساس اطلاعات نادرست یا سوء تفاهم از آنچه در قیمت شما گنجانده شده باشد. در این مورد، باید برای توضیح دقیق قیمت خود وقت بگذارید و به مشتری کمک کنید ارزش پیشنهاد شما را ببیند. دلیل مخالفت قیمت هرچه که باشد، مهم است که آرام و حرفه ای بمانید و برای حل مشکل تلاش کنید.
چند تکنیک رایج برای غلبه بر مخالفت های قیمتی چیست؟
چندین تکنیک وجود دارد که می توانید از آنها برای غلبه بر مخالفت های قیمت استفاده کنید. برخی از این تکنیک ها عبارتند از:
۱. ارائه تخفیف: ممکن است بتوانید با ارائه تخفیف بر روی محصول خود بر این اعتراض غلبه کنید. با این حال، باید مراقب باشید که تخفیف زیادی ارائه نکنید، زیرا این می تواند سود شما را کاهش دهد.
۲. ارائه یک طرح پرداخت: ممکن است بتوانید با ارائه طرح پرداخت بر اعتراض غلبه کنید. این می تواند شامل اجازه دادن به مشتری برای پرداخت هزینه محصول در طول زمان یا اقساط باشد.
۳. تاکید بر ارزش محصول: می توانید سعی کنید با تاکید بر ارزش محصول خود بر اعتراض غلبه کنید. این می تواند شامل برجسته کردن ویژگی ها و مزایای محصول شما یا تأکید بر اینکه چگونه محصول شما بهتر از رقیب است، باشد.
۴. درخواست تعهد: می توانید با درخواست تعهد از مشتری سعی کنید بر اعتراض غلبه کنید. این می تواند شامل درخواست از مشتری برای خرید محصول در صورتی که می توانید شرایط قیمتی او را برآورده کنید، موافقت کند.
۵. ارائه یک دوره آزمایشی رایگان: ممکن است بتوانید با ارائه یک دوره آزمایشی رایگان از محصول خود بر این اعتراض غلبه کنید. این می تواند به مشتری اجازه دهد تا محصول شما را امتحان کند و قبل از اینکه مجبور به خرید آن شود، ببیند که آیا نیازهای او را برآورده می کند یا خیر.
چگونه می توانید تشخیص دهید که یک مشتری واقعاً به محصول شما علاقه مند است یا فقط در تلاش است تا معامله بهتری داشته باشد؟
یکی از راههای تشخیص اینکه آیا مشتری واقعاً به محصول شما علاقه دارد یا فقط سعی میکند معامله بهتری داشته باشد این است که از او سؤالاتی بپرسید. می توانید از مشتری بپرسید که در مورد محصول شما چه چیزی را دوست دارد و همچنین می توانید از آنها بپرسید که چرا محصول شما را در نظر می گیرند. اگر مشتری نتواند دلیل خوبی برای تمایل به خرید محصول شما ارائه دهد، ممکن است فقط در تلاش باشد تا یک معامله بهتر را به دست آورد.
همچنین مهم است که به یاد داشته باشید که برخی از مخالفت ها وجود دارد که نباید بر آنها غلبه کرد.
به عنوان مثال، اگر مشتری می گوید که به محصول شما علاقه ای ندارد، نباید سعی کنید بر این اعتراض غلبه کنید. این به این دلیل است که این احتمال وجود دارد که مشتری به محصول شما علاقه مند نباشد و تلاش برای غلبه بر این اعتراض نظر او را تغییر نخواهد داد.
اگر بتوانید با موفقیت بر اعتراض غلبه کنید، می توانید به سمت بستن فروش حرکت کنید. با این حال، اگر قادر به غلبه بر اعتراض نیستید، ممکن است لازم باشد در نظر بگیرید که آیا فروش ارزش پیگیری دارد یا خیر. در برخی موارد، ممکن است بهترین کار این باشد که از فروش موفقی دور شوید.
وقتی میخواهید بر مخالفتها غلبه کنید، مهم است که به یاد داشته باشید که هدف درک اعتراض و یافتن راهی برای غلبه بر آن است تا بتوان فروش را انجام داد. با استفاده از برخی از تکنیک هایی که در بالا توضیح داده شد، می توانید شانس خود را برای فروش افزایش دهید.
آیا کاهش بیش از حد قیمت ها خطری دارد؟
هنگامی که در تلاش برای فروش هستید، مهم است که به مشتریان خود تخفیف بدهید. با این حال، باید مراقب باشید که تخفیف های زیادی ارائه نکنید. این به این دلیل است که ممکن است در هر فروش شروع به از دست دادن پول کنید. علاوه بر این، ممکن است شروع به کاهش ارزش محصول خود کنید. با ارائه تخفیف های بیش از حد، ممکن است این پیام را به مشتریان خود ارسال کنید که محصول شما ارزش قیمت کامل را ندارد.
اگر تخفیف ارائه می کنید، مهم است که مطمئن شوید که تخفیف ها منصفانه هستند. به عنوان مثال، ممکن است بخواهید به مشتریانی که چندین کالا را خریداری می کنند، تخفیف بدهید. یا ممکن است بخواهید به مشتریانی که به برند شما وفادار بوده اند، تخفیف بدهید. با ارائه تخفیف های منصفانه، می توانید به مشتریان خود نشان دهید که از کسب و کار آنها قدردانی می کنید بدون اینکه ارزش محصول خود را کاهش دهید.
در کشور صنعتی و پیشرفته کره جنوبی، تولد یک سالگی بسیار مهم است. در این روز مراسمی به جا آورده می شود که در طی این مراسم آینده کودک به خصوص راه و رسم شغلی او پیش بینی می شود. جزییات این مراسم در مکان های مختلف ممکن است کمی متفاوت باشد اما کلیات آن یکسان است. در طی این مراسم اولین آیتمی که کودک از بشقاب مقابل خود برمی دارد بیان کننده شغلی است که در آینده به آن خواهد رسید. مثلا اگر قلم و تخته بردارد یعنی هنرمند می شود، اگر ذره بین و مداد بردارد دانشمند می شود و اگر پول و طلا بردارد یعنی پولدار و سرمایه دار می شود.
واضح است که والدین سعی می کنند کودکانشان را تشویق کنند که آیتمی را انتخاب کنند که فکر می کنند بهترین گزینه است.
هرچند که این مراسم این روزها بیشتر برای برپایی رسم و رسوم ها و دورهم بودن و شادی برگزار می شود اما همچنان خانواده ها از آن برای نمایش آینده بچه هایشان استفاده می کنند.
ما در ایران عزیز، برای دانستن آینده شغلی فرزندانمان و دانستن این که آیا یک کار آفرین می شود یا خیر، نیازی به برپایی چنین مراسم هایی نداریم.
ما در این مقاله، ۶ نشانه را به شما نشان می دهیم که در صورت دیدن این نشانه ها در کودک خود به احتمال خیلی زیاد با یک کارآفرین بالقوه در آینده طرف هستید.
پس با ایستگاه کارآفرینی همراه شوید تا این ۶ نکته را با یکدیگر مرور کنیم.
مورد اول
به طور پیشفرض کارآفرینان، رهبرهای خبره ای هستند.
این به آن معنی است که آنها می توانند همه چیز را درست کنند و در کارها مدیر باشند. گاهی اوقات حتی کودکان بسیار خجالتی هم ممکن است مهارت های ویژه ای برای مشاغل مهم و آینده دار، از خود بروز کنند!
آیا کودک شما هر چیزی به او بگویید انجام می دهد یا با بی میلی و سهل انگاری همراه است؟ یا این که تمایل دارد تا در انجام امور با راه های خودش آن را انجام دهد؟ این شاید یکی از نشانه های اولیه شغل بزرگ کارآفرینی باشد.
مورد دوم
همیشه فاصله کوتاهی بین واهمه نداشتن درباره به ثمر رسیدن کار و توانایی پذیرش عواقب آن وجود دارد. اگر کودک شما توانایی ریسک کردن را دارد و در عین حال به مزایا و معایب آن نیز فکر می کند، یک نشانه دیگر در او یافته اید!
هیچ کسی نمی تواند یک شرکت را راه اندازی کند و مطمئن باشد که همه امور آن بدون مشکل و عیب، پیش می رود، بیش از آن باید در نظر داشته باشد که در طی راه اندازی شرکت مربوطه راهکارهای سطح پایین و منسوخ شده را در پیش نگیرد.
مورد سوم
اگر کودک شما نمی خواهد خلبان، مهندس، پزشک یا حتی مدل اینستاگرامی باشد، هیچ جای نگرانی نیست. طبیعت بشر به گونه ای است که سعی می کنند یک طبقه خاص را پیدا کنند و سعی کنند خود را در آن جای دهند، اما کارآفرینان ترجیح می دهند که قالب ها را بشکنند و جایگاهشان و سطح شان در جامعه، خودشان تعیین کنند. اگر کودک شما وقتی که دیگران از او می پرسند که «در آینده دوست دارد چه شغلی داشته باشد» جوابی نمی دهد، شاید بیان گر نشانه خوبی باشد.
مورد چهارم
احتمالا به مکررات پیش آمده که از فرزندتان خواسته اید که کاری را انجام دهد و در توضیح دلیل انجام کار گفته اید که «چون من می گویم»، یعنی حالت امر و نهی داشته باشد، و او هیچ توجهی به گفته شما نشان نداده است! موسس و بنیانگذاران شرکت ها چنین منطقی را به هیچ وجه نمی پذیرند. این که کارها همیشه یک روال خاص برای به نتیجه رسیدن را در پیش بگیرند برای آن ها پذیرفتنی نیست و دنبال پیدا کردن راه های دیگر هستند.
مورد پنجم
این بچه ها خودمختار و خود کفا و مستقل هستند.
نیازی نیست دائم آنها را در مورد انجام دادن یا ندادن تکالیف مدرسه شان، کنترل کنید، یا آنها را برای شرکت در کلاس های فوق برنامه یا تقویتی تشویق کنید. البته آن ها کودکان با استعدادی هستند اما گاهی ممکن است گیج یا سردرگم شوند. به طور کلی شما مشکلاتی را که در آینده، سایر پدر مادرها در این قبیل مسائل با کودکانشان دارند را، نخواهید داشت.
مورد ششم
اگر کودک شما صبح ها راحت و بی دردسر و به اصطلاح خودمانی تر، بدون دعوا، بیدار می شود بدانید که کودکتان ذاتا یک کارآفرین است. تحقیقات نشان داده که افرادی که صبح ها زود بیدار می شوند موفق تر هستند.
اگر نکات دیگری در ذهن خود دارید، آن را در بخش کامنت ها با ایستگاه کارآفرینی در میان بگذارید.
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین کارآفرینی سازمانی و اقتصاد مقاومتی در شرکتهای تولیدی مواد غذایی شهرستان گناباد انجام شد. روش تحقیق، توصیفی و از نوع کاربردی می باشد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه کارکنان این شرکتها به تعداد ۴۹۳ نفر و با استفاده از فرمول کوکران، تعداد نمونه ۲۱۶ نفر مشخص شد. گردآوری داده ها با پرسشنامه و تحلیل داده ها با آزمون همبستگی پیرسون انجام شد. ﻧﺘﺎﯾﺞ ﺣﺎﺻﻞ از اﯾﻦ ﺗﺤﻘﯿﻖ ﻧﺸﺎن داد ﮐﻪ ﺑﯿﻦ ﮐﺎرآﻓﺮﯾﻨﯽ ﺳﺎزﻣﺎﻧﯽ، افعال سازمانی، انعطاف پذیری، رهبری کارآفرین، فرهنگ کارآفرین و اقتصاد مقاومتی در این شرکتها رابطه معنی دار وجود دارد.
یکی از بهترین راههای موجود در جهت برطرف ساختن کاهش وابستگی جوامع اسلامی به غرب و حفظ استقلال و پافشاری بر ارزشهای حاکم خود در اقتصاد مقاومتی است.اقتصاد مقاومتی مفهومی جدید در ادبیات اقتصادی جهان است که از سوی رهبر معظم انقلاب طرح گردید. موضوع اقتصاد مقاومتی توسط مقام معظم رهبری در سال ۱۳۸۹ مطرح شد که بر اساس آن اقتصاد مقاومتی کاهش وابستگی ها و تاکید روی مزیت های تولید و تلاش برای خود اتکایی است. هدف اقتصاد مقاومتی بازسازی و احیای اقتصاد ملی است.( سالاری, محمدجعفر، ۱۳۹۵)
ایده اقتصاد مقاومتی برای عبور از شرایط تحریم و مقاوم کردن اقتصاد جمهوری اسلامی ایران مطرح گردید که با توسعه تحریم اقتصادی علیه ایران، یک ضرورت بیش از پیش نمایان شده و آن دستیابی به یک الگوی مقاومتی از اقتصاد است، الگویی که دربرابربحران های اقتصادی رویکردی فعالانه دارد و می تواند در شرایط بحرانی موانع را برطرف کند . سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی که از سوی رهبر معظم انقلاب اسلامی ابلاغ شد در حقیقت یک دکترین اقتصاد سیاسی و یک گفتمان است که می توان تمامی نشانه ها و اجزای یک گفتمان جامع را درآن مشاهده کرد. گفتمانی که مقاومت در برابر تهاجم اقتصادی است، مقاومت در برابر ساختار غلط ، بوروکراسی نابود کننده استعدادها از ظرفیت ها ، رانت خواری ، و به طور خلاصه ، مقاومت در برابر هر عاملی است که مانع ایجاد اقتصادی پویا و سالم متناسب با مبانی و ظرفیت های انقلاب و جمهوری اسلامی است.( مهربد, شیرین، ۱۳۹۴). شرایط اقتصادی، صنعتی، اجتماعی و فرهنگی امروز کشور به گونه ای است که حل مشکلات و تنگناها، الگوها و راه حل های جدید و متفاوتی را طلب میکند،مسائل امروز سازمانها با راه حل های دیروز حل شدنی نیست و پیش بینی آینده، مشکلات آتی را حل نمی کند، بلکه باید برای پیش سازی آینده اقدام کرد. با تحولات سریع اقتصادهای ملی و تعامل با اقتصاد جهانی و مطرح شدن پدیده هایی همانند جهانی شدن اقتصاد و فن آوری اطلاعات مباحث اساسی در خصوص راهکارهای مختلف برای تسریع فرآیند رشد و توسعه و دستیابی به اقتصاد مقاومتی مطرح می گردد. یکی از این مباحث، نقش کارآفرینی دراین فرآیند می باشد. به طورکلی کارآفرینی از ابتدای خلقت بشر و همواره با اودرتمام زندگی حضور داشته و مبنای تحولات و پیشرفتهای بشری بوده است.( خنیفر، حسین و وکیلی، فردین، ۱۳۸۷) بیش از یک دهه از توجه سند چشم انداز توسعه اقتصادی- اجتماعی کشور، به مقوله کارآفرینی میگذرد.(حیدری نژاد و همکاران، ۱۳۹۱) با گذشت چندی از طرح موضوع و گذران جلسات، همایشها و سخنرانیهای فراوانی در این حیطه هنوز برخی ها نمی توانند آن را تعریف کرده و به اهمیت آن در بخشهای مختلف سازمانی پی ببرند. تعاریف متعددی از کارآفرینی بیان شده است که از آن جمله میتوان آن را فرآیندی دانست که به کمک آن فرصتها برای خلق محصولات و خدمات آتی کشف، ارزیابی و بهره برداری میشوند.(مقیمی،۱۳۸۴) همچنین ابزاری است که کارایی اقتصادی را افزایش می دهد.(پنگ ، ۲۰۰۱) این واژه پرکاربرد را برای رشد و ترقی خود با عنوان کارآفرینی سازمانی می شناسند. کارآفرینی سازمانی یعنی نوع و شیوه ای از فعالیت کارکنان سازمان که به نوآوری در محصول و خدمات منجر میشود یا شیوه ای که افراد فکر می کنند قادرند کارها را به طریقی متفاوت و بهتر انجام دهند.(فروغی و همکاران، ۱۳۸۶) کارآفرینی را میتوان فعالیتی به شمار آورد که به آفرینش کار و ایجاد ارزش افزوده در سرمایه یا تولید و عرضه هرگونه کالا یا خدمت جدید منتج میشود و از آنجایی که نوآوری بدون خلاقیت، ایده یابی و پژوهش هدفمند معنا پیدا نمی کند، لذا جستجوی راهکارهای موثر برای پرورش خلاقیت، گردآوری و هدایت ایده ها در دستور کار تمام سازمانهای پیشرو قرار گرفته است. از آنجایی که کارآفرینی، موجبات خودباوری و اعتماد افراد را فراهم و یا تقویت میکند همین امر موجب میشود تا جامعه انسانی به رشد و شکوفایی در همه زمینه ها از جمله حوزه اقتصادی دست یابد بنابراین هرگونه فشار درونی و بیرونی را تحمل کرده و با صبر و شکیبایی و نیز سعی و کار و تلاش، مشکلات را از سر راه برمیدارد. اهمیت و جایگاه کارآفرینی سازمانی از این جهت کاملاً محسوس شده که در آن کارکنان به خدمات و محصولات ارائه شده توسط سازمان ارزش نوینی می بخشند.(کلادین و همکاران ، ۲۰۰۸ ) دیدگاه موجود در این واژه و ضرورت بکارگیری آن بخصوص در جوامع اسلامی تحت فشار و تحریم غرب انکارناپذیر است.برای کارآفرینی مزایای بالقوه بســیاری از جمله خلق ارزش، مزیت رقابتی، رهبری محصول و همچنین دستیابی به مزایای اقتصادی و مالی ذکر شـده اسـت .براین اسـاس هر چقدر یک سازمان، کارآفرینی بیشتری داشته با شد، عملکرد بهتری خواهد داشت. سازمانهایی که در آنها کارآفرینی ســازمانی نهادینه شــده اســت از طریق انجام فعالیتهای نوآورانه، ریسک پذیری و خلق کسب و کارهای جدید میتوانند مزایای مالی قابل توجهی را بدست آورند. بدین ترتیب، کارآفرینی ســـازمانی یکی از مزیتهای رقابتی در کســب و کارها به شمار میرود.حال نکته ای که در این پژوهش حائز اهمیت است، این است که آیا بین کارآفرینی سازمانی و رویکرد اقتصاد مقاومتی در شرکتهای تولیدی مواد غذایی شهرستان گناباد رابطه ای وجود دارد؟
۲.ادبیات تحقیق :
۱-۲- کارآفرینی:
کارآفرینی بعنوان یکی از اصلی ترین و مهمترین موضوعات دنیای امروز و محرکه اصلی توسعه ی اقتصادی محسوب شده و نقش آن در نوآوری یا ایجاد فضاهای جدید کسب و کار بر همگان واضح و روشن است .(سیدنقوی و عبداله پور،۱۳۸۹،۱۰۴( این مفهوم از مشخصه های یک اقتصاد سالم محسوب می شود که در دنیای پرتلاطم امروزه، اثرگذارترین روش برقراری ارتباط بین علم و بازار است.کارآفرینی به عنوان پدیده ای نوین در جهان، نقش موثری را در توسعه و پیشرفت اقتصادی کشورها ایفا می کند. این مقوله در اقتصاد رقابتی و مبتنی بر بازار، دارای نقش کلیدی است. کار آفرینی عبارتست از فرایند ایجاد ارزش از راه تشکیل مجموعه منحصر فردی از منابع به منظور بهره گیری از فرصتها فرایندی است که منجر به ایجاد رضایتمندی و یا تقاضای جدید می گردد.( حمیدپور، محمد،۱۳۹۱) توجه به این مهم که کارآفرین و کارآفرینی از عنصرهای بالقوه ی توسعه و حرکت بسوی پیشرفت و ترقی است می تواند بسیار بحث انگیز و مورد تحلیل باشد. تمامی تحولات و دگرگونی های مطرح شده در این حوزه کل جهان، علل الخصوص کشورهای جهان سوم را متاثر از خود کرده است. از جمله ویژگیهای سازمانهای کارآفرین میتوان به ساختار، متمرکز بودن، غیررسمی بودن، عمودی و افقی بودن ارتباطات، در انحصار نبودن اطلاعات، گروهی بودن کارها، کنترل آسان و غیررسمی بودن، داشتن کارکنان توانمند، حمایت مدیریت، قدردانی مدیریت از افراد ریسک پذیر، تحمل کردن انحراف از قواعد کارکنان، متولی شدن طرحهای کارآفرینانه، داشتن تنوع در حمایتهای مالی مدیریت، حمایت مدیریت از طرحهای کوچک آزمایشی، به کارگیری ایده های جدید کارکنان، تغذیه مالی برای شروع و حرکت طرحهای نو و قدرت تصمیم گیری مدیریت اشاره کرد.(عبدالملکی و همکاران، ۱۳۸۷ )
بطور کلی ادبیات کارآفرینی نشان می دهد که کارآفرینی در سه زمینه یا قالب ذیل شکل می گیرد:
الف –کارآفرینی فردی: کارآفرینی فردی فرایندی است که در آن فردی با اتکا به منابع مالی غالبا شخصی و متکی بر ویژگی های شخصیتی نظیر فعالیت ، ریسک پذیری و اهل عمل بودن اقدام به تاسیس یک کسب و کار جدید می نماید و آنرا تا رسیدن به موفقیت هدایت می کند. کار آفرین فردی نیز شخصی است که در مرکز فرایند کار آفرینی قرار دارد و مدیری است که فرایند را به جلو هدایت می کند. کار آفرینی فردی را کارآفرینی در قالب افراد ، کار آفرینی آزاد ، کار آفرینی شخصی ویا کار آفرینی مستقل نیز می گویند.
ب – کارآفرینی درون سازمانی: کار آفرینی درون سازمانی ،مسئولیت به ثمر رساندن یک خلق نوآورانه در درون سازمان است. به عبارت دیگر، کارآفرینی درون سازمانی فرآیندی است که در آن محصولات یا فرآیندهای نو آوری شده از طریق ابقا و ایجاد فرهنگ کار آفرینانه در یک سازمان از قبل تأسیس شده به ظهور میرسند.
ج-کارآفرینی سازمانی: کارآفرینی سازمانی به معنای اجرای فرایند کارآفرینی در داخل سازمان و با استفاده از خصوصیاتی همچون روحیه پشتکار، ریسک پذیری، خلاقیت و نوآوری میباشد که طی آن گروهی از افراد درون سازمان تبدیل به موتور توسعه آن میگردند. به عبارت دیگر، کارآفرینی شرکتی به مفهوم تعهد یک سازمان به ایجاد و مصرف محصولات جدید ، فرآیندهای تازه و نظام سازمانی نوین است.( تاج الدین، مهدی، ۱۳۸۴)
۲-۲- کارآفرینی سازمانی:
کارآفرینی سازمانی، یعنی کارآفرینی بدون رها کردن سازمان؛ کارآفرینان سازمانی در مرزهای موجود یک سازمان معین فعالیت می کنند. پینکات(۱۹۸۵) معتقد است که واژه کارآفرینی سازمانی ابداع شده تا فعالیتهای نوآورانه را در یک بافت سازمانی توصیف کند ؛ بنابراین این واژه کوشش هایی را منعکس می کند که توسط افراد سازمان انجام میشود تا کسب و کار موجود را بهبود بخشند.در تعریفی دیگر کارآفرینی سازمانی به عنوان گرایشی تعریف شده که سازمان را درگیر فعالیت هایی میکند تا بتواند به طور موفقیت آمیز ، فرصتها را شناسایی و بر روی آنها سرمایه گذاری کند. کارآفرین سازمانی فردی است که هنگام کار در یک سازمان، از مهارتهای کارآفرینانه خود استفاده کرده و منابع را سازماندهی میکند تا فعالیت جدیدی را ایجاد و مدیریت کند؛ کارآفرینان سازمانی تولیدات ، خدمات و فرآیندهای جدیدی را معرفی میکنند تا شرکت را قادر سازند به رشد و سود بالایی دست یابد، کارآفرینی سازمانی همچنین می تواند بهبود یک فرآیند را در درون شرکت در برگیرد.) پورعیسی, حمید، ۱۳۹۱(شومپیتر بر این باور است که کارآفرینی سازمانی واژه ای است که از درون دنیای کسب و کار برخاسته و توانایی استفاده از منایع با روشهای جدید است که منجر به خلق محصولات و خدمات جدید در محیط سازمانی میشود. کارآفرینی نقش مهمی را در بهبود بهره وری و تقویت رشد اقتصادی ایفا میکند. کارآفرینی ســـازمانی به عنوان خلق و توســـعه فرهنگ کارآفرینانه درون یک کسب وکار جهت افزایش ظرفیت نوآوری در آنها تقویت می شود. لازم به یادآوری است که کارآفرینی سازمانی را میتوان با کارآفرینی درونی(کارآفرینی درون سازمانی) به جای یکدیگر به کار برد.(مک فازن و همکاران، ۲۰۰۵ ،۳۵۲ ) کارآفرینی سازمانی شامل دو قسمت آرایش کارآفرینی و مدیریت کارآفرینی است. عبارت آرایش کارآفرینی به عنوان الگویی از رفتار سازمانی که منعکس کننده تعهد سازمان در افزایش کارآفرینی است، تعریف میشود که ترکیبی است از تناوب کارآفرینی و میزان کارآفرینی. تناوب کارآفرینی، تعداد رویدادهای کارآفرینی که سازمان درآن درگیراست را نشان میدهد که با محصولات جدید، خدمات جدید و فرآیندهای جدید مشخص میشود و میزان کارآفرینی عبارت است از میزان وارد شدن به رویدادهای نوآورانه، ریسکپذیر و فعالانه. مایر(۲۰۰۵) به صورت تجربی نشان داده است که توانایی یک مدیر برای بازنگری حساسات و اندیشه های خود، دارای یک تأثیر مثبت بر روی رفتار کارآفرینانه است که درون یک بافت سازمانی نمایش داده میشود(زامپاتیکس و همکاران صاحبنظران، ۲۰۰۹، ۱۶۸)
افعال سازمانی:
برای آنکه کارآفرینی سازمانی ممکن شود،سازمان بایدبستری را برای کارآفرینی در سازمان ایجاد کند. افعال سازمانی، به مجموعه اقداماتی که سازمان در جهت دستیابی و ایجاد کارآفرینی در سازمان انجام می دهند، گویند.
نگرش فردی:
به مجموعه اقداماتی که افرادسازمان در جهت بهبود عملکرد و خلاقیت ونوآوری در امور خود جهت دستیابی و ایجاد کارآفرینی در سازمان انجام می دهند، گویند.
انعطاف پذیری:
علاوه بر ویژگیهای پیش گفته، کارآفرینی سازمانی ، نیازمند نوعی انعطاف پذیری است .انعطاف پذیری در کارآفرینی در دید اندیشمندان بیشتر در بعد تطبیق ایده
با شرایط متحول محیطی مطرح است . چرا که کارآفرین بیشتر باایده ، طراحی و توسعه آن سروکار دارد. در این رابطه آرتور لیپر معتقد است باتوجه به تحولات و تغییرات عمیق محیطی حاکم بر عملکرد کارآفرین، اهداف و استراتژی های فردی وی برای دستیابی به ایده موردنظر باید متناسب با محیط حاکم ، انعطاف لازم را داشته باشد.
رهبری کارآفرین:
رهبری کارآفرینانه فرایند ایجاد چشم انداز کارآفرینانه و الهام بخشیدن به تیم برای عملیاتی کردن چشم انداز در محیط های نامطمئن و با سرعت زیاد است.
فرهنگ کارآفرین:
فرهنگ کارآفرین سازمانی،نظامی مشترک از باورها ،ارزش ها هنجارهای اعضای یک سازمان است که شامل ارزش نهادن به خلاقیت و نوآوری وتحمل افراد خلاق و کارآفرین در سازمان است.
۳-۲- اقتصاد مقاومتی:
ﻫﺮ ﮐﺸﻮری ﮐﻪ ﻋلم اﺳﺘﮑﺒﺎرﺳﺘﯿﺰی را ﺑﺮﭘﺎ ﮐﻨﺪ ﻧﯿﺎزﻣﻨﺪ اﻟﮕﻮﻫﺎﯾﯽ ﺟﺎﻣﻊ ﺑﺮای ﻣﻘﺎﺑﻠﻪ ﺑﺎ اﺳﺘﻌﻤﺎر و ﻇﻠﻢ اﺳﺖ. ﯾﮑﯽ از اﯾﻦ ﻣﻔﺎﻫﯿﻢ ﻧﺎب، “اﻗﺘﺼﺎد ﻣﻘﺎوﻣﺘﯽ”اﺳﺖ. اقتصاد مقاومتی یکی از بهترین راه های موجود در جهت برطرف ساختن کاهش وابستگی جوامع اسلامی به غرب و حفظ استقلال و پافشاری بر ارزش های حاکم بر خود است. اقتصاد مقاومتی یک الگوی علمی متناسب با نیازهای کشور، یک اقتصاد درون زا متناسب با ظرفیت ها و امکانات کشور و مردم بنیاد و دانش بنیان می باشد. به عبارت دیگر این اقتصاد مردمی است و دولت مسئولیت برنامه ریزی، هدایت و نظارت را برعهده دارد. و از طرف دیگر از پیشرفت های علمی بهره می گیرد. در این اقتصاد عدالت محور قرار می گیرد و توجه به این نوع اقتصاد بهترین راه حل مشکلات اقتصادی می باشد. اقتصاد مقاومتی یعنی تشخیص حوزه های فشار یا درشرایط کنونی تحریم و متعاقبا تلاش برای کنترل و بی اثر کردن و در شرایط آرمانی تبدیل چنین فشارهایی به فرصت ، که قطعا باور و مشارکت همگانی و اعمالمدیریت های عقلایی و مدبرانه پیش شرط و الزام چنین موضوعی است. اقتصاد مقاومتی کاهش وابستگی ها و تاکید روی مزیت های تولید داخل و تلاش برای خوداتکایی است.( جعفرزادگان, امیر و احسان اله حبیبی،۱۳۹۱)اقتصاد مقاومتی را میتوان چهارگونه تعریف نمود و چهار الگو از آن یا ترکیبی از همه ی آنها را در کشور به عنوان پروژه هایی ملی پیگیری کرد. در تعریف این نوع جدید از اقتصاد صحبت از چهار نوع اقتصاد مطرح می شود:
الف) اقتصاد موازی؛ یعنی همانطور که هر انقلابی برای رسیدن به اهداف خود نیازمند نهادهایی برای تامین اقداماتش و حفظ کیان خود است، انقلاب اسلامی و کشور ایران نیز به نهادسازی های مقاومتی در اقتصادش نیاز دارد، بگونه ای که شاید ماهیتا از عهده نهادهای رسمی اقتصادی بر نیاید. استفاده از سازمانهای مردم نهاد، سازمان های دانش بنیان، مراکز تحقیقاتی و… نمونه هایی از نوع اند.
ب) اقتصاد ترمیمی؛ عبارت از اقتصادی است که در پی “مقاوم سازی”، “آسیب زدایی”، “خلل گیری” و “ترمیم” ساختارها و نهادهای فرسوده و ناکارآمد موجود اقتصادی است. یعنی اگر در رویکرد قبلی می گفتیم که فلان نهاد نمیتواند انتظارات ما را برآورده کند، در رویکرد جدید به دنبال آن هستیم که با تعریف سیاست های نهادهای موجود، کاری کنیم که انتظارات ما را برآورند . یعنی باید ترکهای ساختاری دیوار نهادهای اقتصادی را ترمیم کنیم. این مسأله یعنی ترمیم و مقاومسازی ساختارهای اجرایی و اداری کشور حسب نیازهای مختلف و مقتضیات زمان و مکان هم امری دور از ذهن نیست. کشورهای توسعه یافته نیز در برهه هایی از تاریخ اقتصادی خود، مجبور به مقاومسازی ساختارهای اقتصادی شدند. مثالً غرب پس از دو شوک نفتی ۱۹۷۹ و ۱۹۸۳ میلادی، اقدام به جایگزینی سوختهای فسیلی با سایر سوختهای نوین کرد؛ به طوری که امروزه با قیمتهای بالای یکصد دلار نیز دچار شوک نفتی نمیشود.
ج) اقتصاد دفاعی: تعریف سوم از اقتصاد مقاومتی، متوجه ” هجمه شناسی”، ” آفند شناسی” و ” پدافند شناسی” ما در برابر آن هجمه است. یعنی ما باید ابتدا بررسی کنیم که مخالفان ما حمله به اقتصادمان و اخلال در آن را چگونه و با چه ابزارهایی صورت می دهند. بنابراین وقتی به اقتصاد مقاومتی دست یافته ایم که ابزارها و شیوه های هجمه ی دشمن را پیشاپیش شناخته باشیم و براساس آنها استراتژی مقاومت خود را علیه آنان تدوین و اجرا کینم. بدیهی است تا آفند دشمن شناخته نشود، مقاومت متناسب با آن نیز طراحی و اجرا نخواهد شد.
د)اقتصاد الگو: چهارمین تعریف نیز این است که اساسا اقتصاد مقاومتی یک رویکرد کوتاه مدت سلبی و اقدامی صرفا پدافندی نیست، بلکه الگویی کاملا ” بلند مدت است که در تمام افکار و حرکات مسئولانش نمود واقعی و عینی دارد. در این رویکرد، ما در پی ” اقتصاد ایده آلی” هستیم که هم اسلامی باشد و هم ما را به جایگاه اقتصاد اول منطقه برساند، اقتصادی که برای جهان اسلام الهام بخش و کارآمد بوده و زمینه ساز تشکیل ” تمدن بزرگ اسلامی” باشد. بدین معنا اساسا در الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، یکی از مولفه های مهم الگو می باید متضمن مقاومت و تحقق آن باشد.( عربیون. ابوالقاسم، یوسفی. سمیه، شایع ثانی. محمد مهدی،۱۳۹۵)
می توان اقتصاد مقاومتی را به صورت راهبردی تعریف نمود که به دنبال کاهش آسیب پذیری و افزایش تاب آوری است. به عبارت دیگر، نتیجه اقتصاد مقاومتی یک نظام اقتصادی است که علاوه بر آسیب پذیری پایین ـ به ویژه آسیب پذیری ناشی از سیاست گذاری ـ قابلیت جذب، مدیریت و بهره برداری از شوک های مثبت و منفی ایجاد شده بر اثر تحولات را دارد. روشن است که با این تعبیر مفهوم، کلام مقام معظم رهبری، که می فرماید ما امروز در شرایط شعب ابى طالب نیستیم، ما در شرایط بدر و خیبریم واضح تر می شود. این کلام به این معناست که اقتصاد باید شرایط ایجاد شده و به طور کلی، تغییر در هر جهت، اعم از مثبت و منفی را به صورت یک فرصت برای خلق و ایجاد کارکرد مفید و مؤثر جدید در نظر گیرد.( آتشبار, سعید و سیدیوسف اکبری نسب، ۱۳۹۵) مطمئناً اقتصاد مقاومتی در مقابل اقتصاد سرمایه داری و مبتنی بر اقتصاد اسلامی است. خاستگاه اقتصاد اسلامی نیز قلب انسانهاست و زمانی اقتصاد اسلامی در جامعه جاری میشود که ابتدا مسئولین و مدیران ارشد در باطن خویش اقتصاد اسلامی را بپذیرند و این تفکر را در عمل به بخشهای مختلف جامعه القا کنند. اقتصاد مقاومتی که اقتصادی همگانی، دائمی و مقدس است و برگرفته از آموزه های ناب اسلام و قرآن و نیز بیانات رهبری است تلاش برای بی اثر کردن هرگونه ضربه مهلک به ساختارهای اقتصادی کشور را دارد و در این مسیر از تکنیک اصلاح رو ساخت ها و روبناها (Superstructures )برای حفظ زیر ساخت ها(Infrastructures) استفاده می کند. به این معنی که جامعه اسلامی باید در مورد برخی روساخت ها مانند کاهش عرضه یک محصول و افزایش تولید و عرضه محصول یا خدمت دیگر تجدید نظر کند یا راهکار دیگری به کار ببندد تا جریان کلان اقتصادی به سوی توسعه هموار شود.( حافظ نیا ،محمدرضا ،۱۳۷۷)
۳.فرضیات :
فرضیه اصلی:
بین کارآفرینی سازمانی واقتصاد مقاومتی در شرکتهای تولیدی مواد غذایی شهرستان گناباد رابطه معنی دار و مستقیم وجود دارد.
فرضیه های فرعی:
۱.بین افعال سازمانی و اقتصاد مقاومتی در شرکتهای تولیدی مواد غذایی شهرستان گناباد رابطه معنی دار و مستقیم وجود دارد.
۲.بین نگرش فردی و اقتصاد مقاومتی در شرکتهای تولیدی مواد غذایی شهرستان گناباد رابطه معنی دار و مستقیم وجود دارد.
۳.بین انعطاف پذیری و اقتصاد مقاومتی در شرکتهای تولیدی مواد غذایی شهرستان گناباد رابطه معنی دار و مستقیم وجود دارد.
۴.بین رهبری کارآفرین واقتصاد مقاومتی در شرکتهای تولیدی مواد غذایی شهرستان گناباد رابطه معنی دار و مستقیم وجود دارد.
۵.بین فرهنگ کارآفرین واقتصاد مقاومتی در شرکتهای تولیدی مواد غذایی شهرستان گناباد رابطه معنی دار و مستقیم وجود دارد.
۴.روش شناسی :
۱-۴- روش تحقیق:
هدف تحقیق حاضربررسی رابطه بین کارآفرینی سازمانی و اقتصاد مقاومتی در شرکتهای تولیدی مواد غذایی شهرستان گناباد است، بنابراین از لحاظ وسعت کاربرد این تحقیق در سطح تحقیقات کاربردی قرار دارد. از ﻧﻈﺮ طبقهﺑﻨﺪی ﺗﺤﻘﻴﻘﺎت ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ اﻫﺪاف آﻧﻬﺎ، نیز این تحقیق در زﻣﺮه تحقیقات با ماهیت توصیفی قرار دارد.هدف هر مطالعه توصیفی عبارت است از تشریح جنبه هایی از پدیده موردنظر پژوهشگر و با دیدگاهی فردی، سازمانی، صنعتی و نظایر آن. از طرفی چون ارتباط بین متغیرها مورد مطالعه قرار می گیرد بنابراین روش پژوهش از نوع همبستگی است.
۲-۴- جامعه و نمونه آماری :
درپژوهش حاضر جامعه آماری را کلیه کارکنان شرکتهای تولیدی مواد غذایی شهرستان گناباد از دی ماه ۱۳۹۶ تا شهریور ماه ۱۳۹۷ شامل ۴۹۳ نفر(زن و مرد) تشکیل می دهند، که از بین آنان با استفاده از فرمول کوکران تعداد ۲۱۶ نفر(زن و مرد)، به عنوان نمونه انتخاب شدند.حجم نمونه ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از روش طبقه ای تصادفی با تخصیص متناسب برای کارکنان شرکتهای تولیدی شهرستان گناباد ﺗﻌﻴﻴﻦ ﮔﺮدﻳﺪه اﺳﺖ.
۳-۴- روش و ابزار گردآوری داده ها :
در این پژوهش گردآوری اطلاعات درباره مبانی تئوریک و پیشینه تحقیق از طریق بررسی و مطالعه کتابهایی که پیرامون کارآفرینی سازمانی، اقتصادمقاومتی و سایر عوامل تحقیق نگاشته شده است و همچنین با استفاده از مقالات داخلی و خارجی و پایان نامه هایی که مرتبط با موضوع تحقیق نگاشته شده است، صورت گرفته و از پرسشنامه به عنوان مهمترین ابزار جمع آوری داده ها استفاده شده است. به طور کلی در این پژوهش روش جمع آوری اطلاعات، میدانی(پرسشنامه ای) می باشد. برای اقتصاد مقاومتی از پرسشنامه محقق ساخته که توسط اساتید دانشگاهی تغییرات لازم انجام شده و روایی آن مورد تأیید قرارگرفته است استفاده گردید که شامل ۱۹ سؤال یا گویه است که بر پایه مقیاس ۵ درجه ای طیف لیکرت تنظیم شده است. پرسشنامه کارآفرینی سازمانی پرسشنامه استاندارد و معتبر جهانی می باشد که توسط مارگریت هیل (۲۰۰۳ (استفاده شده است و بر پایه مقیاس ۵ درجه ای طیف لیکرت تنظیم شده است.برای محاسبه پایایی پرسشنامه ها ابتدا به تعداد۴۰ پرسشنامه در نمونه آماری برای پاسخگوئی توزیع شد و سپس مقدار آلفای کرونباخ برای هر یک از پرسشنامه های کارآفرینی سازمانی و اقتصادمقاومتی، توسط نرم افزار spss محاسبه گردید که مقدارآلفای کرونباخ به دست آمده برای کارآفرینی سازمانی۸۳۷/۰و برای اقتصادمقاومتی۹۳۷/۰می باشد که مقادیر مناسبی جهت پایایی پرسشنامه می باشد.برای سنجش روایی پرسشنامه کارآفرینی سازمانی و اقتصاد مقاومتی و تعیین میزان همخوانی سؤالات با ویژگی های مورد نظر، بر اساس تشخیص اساتید و متخصصان و صاحب نظران عمل شده است.
۴-۴- شیوه های تجزیه و تحلیل داده های آماری:
در این پژوهش برای تجزیه وتحلیل داده های جمع آوری شده، از آزمون کولموگروف- اسمیرنوف برای بررسی نرمال بودن داده ها و آزمون پیرسون برای بررسی رابطه متغیرها، با بهره گیری از نرم افزار آماریspss استفاده می شود.
۵.بررسی فرضیه ها و تحلیل داده ها :
جهت آزمون نرمال بودن داده ها از آزمون کلموگروف- اسمیرنوف استفاده شده است.
براساس مقادیر ارائه شده در جدول از آنجایی که مقادیر سطح معناداری، برای متغیرهای ارائه شده بیشتر از ۰۵/۰ است ، بنابراین توزیع نرمال در جامعه آماری وجود دارد.
در جدول زیر نیز نتیجه آزمون فرضیات با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون آمده است :
ﺟﺪول۲- ﺑﺮرﺳﯽ ﻓﺮﺿﯿﺎت ﺑﺎ آزﻣﻮن ﺿﺮﯾﺐ ﻫﻤﺒﺴﺘﮕﯽ ﭘﯿﺮﺳﻮن
متغیرمستقل
متغیر وابسته
تعداد نمونه
ضریب همبستگی
(sig) دو طرفه
ﻧﺘﯿﺠﮥ آزﻣﻮن
انعطاف پذیری
اﻗﺘﺼﺎد ﻣﻘﺎوﻣﺘﯽ
۲۱۶
۶۲۵/۰
۰۰۰/۰
ﺗﺄﯾﯿﺪ فرضیه
کارآفرینی سازمانی
اﻗﺘﺼﺎد ﻣﻘﺎوﻣﺘﯽ
۲۱۶
۶۵۱/۰
۰۰۰/۰
ﺗﺄﯾﯿﺪ فرضیه
فرهنگ کارآفرین
اﻗﺘﺼﺎد ﻣﻘﺎوﻣﺘﯽ
۲۱۶
۵۴۳/۰
۰۰۰/۰
ﺗﺄﯾﯿﺪ فرضیه
رهبری کارآفرین
اﻗﺘﺼﺎد ﻣﻘﺎوﻣﺘﯽ
۲۱۶
۵۸۴/۰
۰۰۰/۰
ﺗﺄﯾﯿﺪ فرضیه
نگرش فردی
اﻗﺘﺼﺎد ﻣﻘﺎوﻣﺘﯽ
۲۱۶
۵۴۲/۰
۰۰۰/۰
ﺗﺄﯾﯿﺪ فرضیه
افعال سازمانی
اﻗﺘﺼﺎد ﻣﻘﺎوﻣﺘﯽ
۲۱۶
۵۲۲/۰
۰۰۰/۰
ﺗﺄﯾﯿﺪ فرضیه
همانگونه که مشاهده میگردد، sig تمام فرضیات برابر مقدار (۰۰/۰ ) میباشد که کمتراز مقدار (۰۵/۰ ) است. لذا فرض صفر (H0 ) آماری مبنی بر عدم ارتباط دو متغیر رد میشود. بنابراین میان دو متغیر ارتباط معنی داری وجود دارد و تمام فرضیات پژوهش پذیرفته میگردد.
۶.بحث و نتیجه گیری:
در ﺣﺎﻟﯽ ﮐﻪ ﺗﻌﺪاد ﮐﺸﻮرﻫﺎی ﻓﻘﯿﺮ و واﺑﺴﺘﻪ در دﻧﯿﺎ رو ﺑﻪ اﻓﺰاﯾﺶ اﺳﺖ، ﺳﻠﻄﻪ ﮔﺮی و اﺳﺘﻌﻤﺎر ﮐﺸﻮرﻫﺎی ﻗﺪرﺗﻤﻨﺪ روزﺑﺮوز اﻓﺰوﻧﺘﺮ ﻣﯽ ﺷﻮد. ﻇﻬﻮر و ﺑﺮوز ﭘﺪﯾﺪه ای ﻧﻮ و ﺟﺎﻣﻊ ﻫﻤﭽﻮن اﻗﺘﺼﺎد ﻣﻘﺎوﻣﺘﯽ ﺗﻨﻬﺎ ﻣﺒﺘﻨﯽ ﺑﺮ ﻣﺒﺎﺣﺜﺎت ﺗﺌﻮرﯾﮏ و ﻓﻘﻂ ﻣﺨﺘﺺ ﻗﺸﺮ ﺧﺎص در ﺟﺎﻣﻌﻪ ای ﺧﺎص ﻧﻤﯽ ﺷﻮد.ﺑﻠﮑﻪ ﺑﺤﺚ در ﺣﻮزه اﻗﺘﺼﺎد ﻣﻘﺎوﻣﺘﯽ ﺑﻪ ﺗﻤﺎم اﻗﺸﺎر ﯾﮏ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﻣﺮﺑﻮط ﻣﯽ ﺷﻮد ﭼﺮا ﮐﻪ اﻗﺘﺼﺎد ﻣﻘﺎوﻣﺘﯽ ﺑﺮ ﭘﺎﯾﻪ ی ﺧﻮد ﮐﻔﺎﯾﯽ در ﺗﻤﺎم زﻣﯿﻨﻪ ﻫﺎ ﺑﻨﺎ ﻧﻬﺎده ﺷﺪه اﺳﺖ. رﺳﯿﺪن ﺑﻪ اﺳﺘﻘﻼل ﮐﺎﻣﻞ، ﺗﮑﯿﻪ ﺑﺮ ﺗﻮان ﻧﯿﺮوﻫﺎی داﺧﻠﯽ، ﺣﻔﻆ ارزش ﻫﺎ و…. ﻣﺼﺎدﯾﻘﯽ ﺑﺎرز از اﯾﻦ ﻧﻮع اﻗﺘﺼﺎدﻧﺪ. ﮐﺎرآﻓﺮﯾﻨﯽ ﺑﻌﻨﻮان ﯾﮑﯽ از ﺑﻨﯿﺎن ﻫﺎی اﯾﺠﺎد زﻣﯿﻨﻪ ی اﻗﺘﺼﺎد ﻣﻘﺎوﻣﺘﯽ ﻣﺤﺴﻮب ﺷﺪه وﮐﺎرآﻓﺮﯾﻨﯽ ﺳﺎزﻣﺎﻧﯽ از ارﮐﺎن ﮐﺎرآﻓﺮﯾﻨﯽ ﺑﻪ ﺷﻤﺎر ﻣﯽ آﯾﺪ. کار آفرینی در همه ابعاد به انجام کارهای خلاقانه ، ابداعات و ایجاد روش های نوین منجر می گردد که بدون تردید نیروی محرکه و موتور توسعه اقتصادی در همه کشورها به شمار می آید. بدون تردید نفوذ تفکر کارآفرینی و شکل گیری نهضت کارآفرینی سازمانی در سازمان های ایران اگر مهمترین عامل و زمینه ساز تحقق اقتصاد مقاومتی که زمینه ساز توسعه اقتصادی است ، محسوب نگردد ، یکی از اساسی ترین عوامل آن به شمار می آید.سیاست اقتصاد مقاومتی، به درستی به عنوان یک ضرورت، تنها راه نجات کشور در شرایط نابسامان اقتصاد امروز تشخیص داده شده است . این رویکرد ، با نگاهی جهادی ، مجدانه در پی حمایت از سرمایه سرشار انسانی و اتکا به توانمندی ها و ظرفیت های داخلی ، در بطن جامعه است .
در این پژوهش رابطه میان کارآفرینی سازمانی و اقتصادمقاومتی در شرکتهای تولیدی مواد غذایی شهرستان گناباد مورد بررسی قرار گرفت. براین اساس سعی شد تا در ابتدا عوامل کارآفرینی سازمانی شناسائی گردد. سپس رابطه میان مؤلفه های کارآفرینی سازمانی با اقتصاد مقاومتی مورد بررسی قرار گیرد. روش تحقیق، توصیفی و از نوع کاربردی می باشد. جهت جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه ای شامل اطلاعات جمعیت شناختی، پرسشنامه استاندارد کارآفرینی سازمانی مارگریت هیل با پایایی(۸۳۷/۰ ( وپرسشنامه محقق ساخته اقتصاد مقاومتی با پایایی (۹۳۷/۰ ) استفاده شد. روایی محتوای این پرسشنامه ها با استفاده از نظرات متخصصان این رشته و نظرات اساتید محترم، تأیید شد. ﺟﻬﺖ ﺗﺤﻠﯿﻞ داده ﻫﺎ از آزمون ﻫﻤﺒﺴﺘگی ﭘﯿﺮﺳﻮن اﺳﺘﻔﺎده ﺷﺪ و تمام فرضیات پژوهش مورد آزمون و پذیرش قرار گرفتند. ﻧﺘﺎﯾﺞ ﺣﺎﺻﻞ از اﯾﻦ ﺗﺤﻘﯿﻖ ﻧﺸﺎن داد ﮐﻪ ﺑﯿﻦ ﮐﺎرآﻓﺮﯾﻨﯽ ﺳﺎزﻣﺎﻧﯽ و رویکرد اﻗﺘﺼﺎد ﻣﻘﺎوﻣﺘﯽ ﺑﺎ ﺿﺮﯾﺐ 651/0 در ﺳﻄﺢ اﻃﻤﯿﻨﺎن ۹۹% راﺑﻄﻪ ﻣﻌنی دار و ﻣﺴﺘﻘﯿﻢ وﺟﻮد دارد و ﺑﯿﻦ اﻓﻌﺎل ﺳﺎزﻣﺎﻧﯽ و اﻗﺘﺼﺎد ﻣﻘﺎوﻣﺘﯽ با ضریب ۵۲۲/۰ ، ﻧﮕﺮش ﻓﺮدی و اﻗﺘﺼﺎد مقاومتی با ضریب ۵۴۲/۰ ، انعطاف پذیری و اقتصاد مقاومتی با ضریب ۶۲۵/۰ ، رهبری کارآفرین و اقتصاد مقاومتی با ضریب ۵۸۴/۰ و فرهنگ کارآفرین و اقتصاد مقاومتی با ضریب ۵۴۳/۰ در سطح اطمینان ۹۹% در شرکتهای تولیدی مواد غذایی شهرستان گناباد راﺑﻄﻪ ﻣﻌﻨﯽ داری و ﻣﺴﺘﻘﯿﻢ وﺟﻮد دارد. نتایج این پژوهش با نتایج پژوهش ملا حسینی و محمود ابادی (۱۳۹۳ )، مطابقت دارد.
منابع:
۱.سالاری, محمدجعفر، ۱۳۹۵ ،نقش بهره وری در اقتصاد مقاومتی، ماهنامه علوم انسانی اسلامی.
۲.مهربد, شیرین، ۱۳۹۴ ،اقتصاد مقاومتی و دانش محوری، اولین همایش بین المللی حسابداری، حسابرسی مدیریت و اقتصاد، اصفهان.
۳. خنیفر، حسین و وکیلی، فردین، ۱۳۸۷، رابطه بین نوع ساختار سازمانی و کارآفرینی سازمانی و اقتصادی در شرکت های اقتصادی کوچک و متوسط، فصلنامه توسعه کارآفرینی، سال اول، شماره دوم، صص ۵۵ -۳۵.
۴. ﺣﯿﺪر ﻧﮋاد ،ﺳﻌﯿﺪ.ﻏﻔﺮاﻧﯽ، ﻣﺤﻤﺪ.ﺟﻠﯿﻠﻮﻧﺪ،ﺟﻮاد(۱۳۹۱)،راﺑﻄﻪ ﺑﯿﻦ ﺳﺎﺧﺘﺎر ﺳﺎزﻣﺎﻧﯽ و ﮐﺎرآﻓﺮﯾﻨﯽ ﺳﺎزﻣﺎﻧﯽ در اداره ﺗﺮﺑﯿﺖ ﺑﺪﻧﯽ سیستان و بلوچستان، مطالعات مدیریت ورزشی، شماره ۱۵ صص ۱۵۹-۱۷۲.
۶. ﻓﺮوغ زاده ،ﺣﺴﯿﻦ.ﻣﻈﻔﺮی، ﺳﯿﺪ اﺣﻤﺪ(۱۳۸۶)،ارزیابی و اولویت بندی مشاغل ورزشی، علوم ورزشی شماره ۱۶
Claudine, K. Hisrich, R. Roche, F. ( (2008. A conceptual model of public sector corporate entrepreneurship. IntEntrepManag ۴: ۳۱۳-۲۹۵
۸. ﺳﯿﺪ ﻧﻘﻮی، ﻣﺤﻤﺪ ﻋﻠﯽ. ﻋﺒﺪاﷲ ﭘﻮر،ﻣﺤﻤﺪ(۱۳۸۹)، رابطه بین سرمایه اجتماعی و کارآفرینی، کارآفرینی شماره ۹، صص ۱۳۰-۱۰۳
۹. حمیدپور، محمد ،۱۳۹۱، بررسی رابطه بین کیفیت زندگی کاری و کارآفرینی سازمانی کارکنان دانشگاه ارومیه، پایان نامه کارشناسی ارشد مدیریت آموزشی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه ارومیه.
۱۱. تاج الدین، مهدی،۱۳۸۴، رابطه بین کارآفرینی شرکتی , بازار گرایی , انعطاف پذیری سازمانی, رضایت شغلی، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشکده مدیریت دانشگاه تهران.
۱۲. پورعیسی, حمید، ۱۳۹۱ ،چشم اندازی به مولفه های اقتصاد مقاومتی، همایش ملی بررسی و تبیین اقتصاد مقاومتی، رشت، دانشگاه گیلان.
Fox, Julie. M, (2005) organizational Entrepreneurship and the organizational performance linkage in university extension, Doctoral dissertation, Ohio state university p 9 & 25.
Zampetakis, Leonidas. A & beldekos, panagiotis & moustakis, vassilis.S.((2009 Day to day entrepreneurship within organizations: The rol of traic emotional Intelligence and perceived organizational support, Journal of European management, vol 27, p168.
۱۵. جعفرزادگان, امیر و احسان اله حبیبی، ۱۳۹۱ ،اقتصاد مقاومتی: مفهوم، ضرورت، واقعیت، همایش ملی بررسی و تبیین اقتصاد مقاومتی، رشت، دانشگاه گیلان.
۱۶. عربیون، ابوالقاسم، یوسفی، سمیه، شایع ثانی، محمد مهدی،۱۳۹۵،بررسی تاثیر و رابطه کارآفرینی در اقتصاد مقاومتی جمهوری اسلامی ایران،دومین کنفرانس مدیریت و علوم انسانی در ایران، مهر ۱۳۹۵، تهران،ایران.
۱۷. آتشبار, سعید و سیدیوسف اکبری نسب، ۱۳۹۵ ،ملزومات و مؤلفه های تحقق اقتصاد مقاومتی درکشور، پنجمین کنفرانس بین المللی حسابداری و مدیریت و دومین کنفرانس کارآفرینی و نوآوری های باز، تهران، همایشگران مهر اشراق.
۱۸. حافظ نیا ،محمدرضا ،۱۳۷۷، مقدمه ای بر روش تحقیق در علوم انسانی ، چاپ اول ، تهران انتشارات سمت ،۱۳۵-۱۲۴ .
۱۹. رسولی, رضا و معصومه ولدخانی،۱۳۹۵،اقتصاد مقاومتی، سابقه تاریخی و الزامات فرهنگی و اجتماعی، دومین همایش بین المللی مدیریت، اقتصاد و توسعه، تهران، موسسه علمی کیان پژوهان.
۲۰. احمد پور داریانی،محمود،۱۳۸۴، کار آفرینی،تعاریف،نظریات،الگو ها، تهران:انتشارات پردیس.
Antonic, B & Hisrich, R.D. (2003):Clarifying the intrapreneurship concept, Journal of Small Business and Enterprise Development, Vol.10, No. 1, pp. 7-24.
زنبورها موجودات شگفت انگیزی هستند. آنها چرخ دنده های کوچک و ضروری در ماشین زندگی انسان ها هستند و بدون آنها، انسان ها برای زنده ماندن سخت تلاش می کنند. این موجودات، جزء جدایی ناپذیر بقای ما هستند. ۷۰ محصول از ۱۰۰ محصول برتر غذایی انسان که حدود ۹۰ درصد غذای جهان را تامین می کنند، توسط زنبورها گرده افشانی می شوند. اگر جمعیت زنبورها از بین برود، ۵۲ درصد از محصولاتی را که معمولاً در بخش محصولات خوار بارفروشیهایمان یافت میشوند، از دست میدهیم. آن ها سیستم های اجتماعی بسیار پیچیده و ساختار یافته ای دارند و نحوه اداره کندوهای زنبورها بسیار شبیه به نحوه اداره کسب و کار در کارآفرینی است.
فراتر از اتکای ما به زنبورها برای اهداف غذایی و کشاورزی، ساختار و روشهایی است که آنها در کندو و ماده غذایی میسازند و زندگی خودشان را سازماندهی میکنند، در واقع این ساختار، درسهای مهمی برای چگونگی ایجاد کسبوکار امروزی ما دارد.
کندوها و زنبورها کاملاً طراحی شده توسط خلقت و حکمت خداوند هستند، آنها عملکردی اقتصادی، مولد و بسیار سازمان یافته دارند. شاید وقت آن رسیده است که کمی از طبیعت الهام بگیریم.
ما در این مقاله، درس های مهمی که کارآفرینان موفق می توانند از زنبورها بیاموزند را، بررسی می کنیم. پس با ایستگاه کارآفرینی همراه شوید تا این ۶ درس را با یکدیگر مرور کنیم.