021-91691450 info@iranekarafarin.ir

بانک مرکزی ایران؛ سیاست های پولی داویش یا هاوکیش؟ (همون شاهین و کبوتر خودمون)

خواندن این مطلب ۹ دقیقه زمان می برد.

پس از اصلاح ارز ترجیحی در دولت سیزدهم که آثار تورمی آن نمود یافت و به نظر می‌رسد تورم ناشی از آن، تخلیه شده است، از یکسو، طرح بانکداری در مجلس شورای اسلامی مورد بحث و بررسی است و از سوی دیگر، بخش مهمی از سخنان اخیر رییس جمهور درباره کنترل تورم بود. در این میان، نقش بانک مرکزی در افزایش یا کاهش تورم، پررنگ‌تر از سایر دستگاه‌های اجرایی است، این در حالی است که طرفداران سیاست‌های پولی هاوکیش و داویش، مرزبندی مشخصی دارند و تصمیمات هر یک منجر به تغییراتی تورمی خواهد شد، بررسی این سیاست‌ها می‌تواند نشان دهد که در چه شرایطی امکان کنترل تورم یا تحریک اقتصاد و اشتغالزایی بطور همزمان وجود دارد.

سیاست های انقباضی و انبساطی بانک های مرکزی

Hawkish و Dovish چه هستند?

اگر دوست دارید تصمیم‌های فدرال رزرو را بهتر متوجه شوید،‌ باید با دو اصطلاح سیاست های پولی Hawkish و Dovish آشنا شوید. احتمالا شما هم از تاثیرگذار بودن اقدامات بانک مرکزی آمریکا بر بازار ارزهای دیجیتال آگاه هستید و دوست دارید بهتر دلیل و نتیجه این تصمیم‌ها را بدانید. سیاست پولی داویش یا هاوکیش،‌ عباراتی هستند که در توصیف تصمیم‌گیری‌ها و تمایلات فدرال رزرو آمریکا زیاد می‌بینیم. در این مقاله می‌خواهیم این ۲ مفهوم، دلیل و نحوه اعمال آن‌ها را توضیح دهیم. همچنین به دو مفهوم تسهیل کمی (Quantitative Easing) و سخت‌گیری کمی (Quantitative Tightening) نیز اشاره می‌کنیم.

اگر بخواهیم دو وظیفه اصلی بانک مرکزی را نام ببریم،‌ باید به ثبات قیمت‌ها و ایجاد اشتغال اشاره کنیم. برای دست‌یابی به هر دو مورد ذکر شده،‌ بانک مرکزی باید در اقداماتش یک بالانس یا تعادل را رعایت کند. برای کنترل تورم و ثابت ماندن قیمت‌ها، باید نرخ بهره افزایش پیدا کند و برای ایجاد حداکثر اشتغال، نرخ بهره باید کاهش پیدا کند.

تمرکز روی کنترل تورم، ثابت نگه داشتن قیمت و افزایش نرخ بهره،‌ به سیاست پولی Hawkish شناخته می‌شود. تمرکز روی خروج از رکود، ایجاد حداکثر اشتغال و کاهش نرخ بهره سیاست پولی Dovish را می‌سازد. این عبارات معمولا به اعضای فدرال رزرو آمریکا نسبت داده می‌شود و نشان‌دهنده رویکرد آن‌ها است؛ البته تعدادی نیز میانه‌‌رو هستند و بر حسب شرایط، یکی از این سیاست‌ها را ترجیح می‌دهند. در ادامه به صورت جداگانه این دو سیاست پولی را تعریف می‌کنیم.

سیاست پولی Dovish چیست؟

ابتدا بگوییم که کلمه Dove در فارسی معنای کبوتر می‌دهد. هدف سیاست پولی Dovish این است که رشد اقتصادی را تقویت کند. در این حالت اصطلاحا تسهیل سیاست‌های پولی رخ می‌دهد و تمایل به افزایش عرضه پول وجود دارد. اهرمی که برای تنظیم سیاست‌ها در اختیار بانک‌های مرکزی است،‌ نرخ بهره است. کبوترهای پولی، برای رسیدن به هدفشان نرخ بهره را کاهش می‌دهند.

زمانی که نرخ بهره پایین بیاید، مصرف کنندگان تمایل بیشتری برای وام گرفتن جهت خرید کالاها و خدمات پیدا می‌کنند. این امر باعث افزایش تقاضا می‌شود و کسب‌وکارها را تشویق می‌کند که امکانات تولید خود را افزایش داده و نیروهای بیشتری را استخدام کنند. به علاوه هزینه‌های وام‌گیری پایین‌تر باعث می‌شود تا کسب‌وکارها برای توسعه خود، وام بگیرند.

تا این‌جا شاید فکر کنید که این سیاست خوب است،‌ مشاغل بیشتر شده و نرخ بیکاری کاهش می‌یابد. باید اشاره کنیم که در این حالت، قیمت‌ها و دستمزدها افزایش پیدا می‌کنند. بنابراین تورم ایجاد می‌شود و اگر سرعت رشد قیمت‌ها از دستمزدها بیشتر باشد، به جای افزایش تقاضا شاهد کاهش آن خواهیم بود. تورم به خصوص برای آن دسته از مردم سخت است که درآمد یا حقوق ثابتی دارند.

 

سیاست پولی Hawkish چیست؟

کلمه Hawk در فارسی معنای شاهین یا باز می‌دهد. هدف سیاست پولی Hawkish، کنترل تورم است و سیاست‌گذاران شاهینی، شدیدا نگران تورم هستند. آنها سعی می‌کنند با افزایش نرخ بهره، کاهش عرضه پول و محدود کردن رشد اقتصاد، مانع افزایش قیمت‌ها و دستمزدها شوند. در این حالت اصطلاحا تشدید سیاست‌های پولی رخ می‌دهد.

هنگامی که نرخ بهره افزایش می یابد، هزینه وام گرفتن زیاد می شود و مصرف کنندگان و کسب‌وکارها کمتر برای خرید و سرمایه‌گذاری وام می‌گیرند. محدود کردن مصرف، به جلوگیری از افزایش قیمت کمک می‌کند؛ به طور مشابه محدود کردن استخدام توسط مشاغل رشد دستمزد را محدود می‌کند.

اتخاذ سیاست پولی شاهینی، بیش از همه برای کسانی که به دنبال کار هستند گران تمام می‌شود؛ اما برای کسانی‌که دارای درآمد ثابت هستند اتفاق خوبی است، زیرا با مهار تورم قدرت خریدشان کاهش پیدا نمی‌کند.

 

 

چه ابزارهایی در سیاست های پولی Hawkish و Dovish استفاده می‌شوند؟

در ایالات متحده نهاد اصلی سیاست‌گذاری پولی، کمیته ۱۲ عضوی فدرال بازار باز (FOMC) در سیستم فدرال رزرو است که به عنوان Fed شناخته می‌شود. فدرال رزرو ابزارهایی برای اجرای سیاست‌های تسهیل‌کننده یا تشدیدکننده خود دارد که در این بخش به معرفی آن‌ها می‌پردازیم.

نرخ تنزیل (Discount Rates)

نرخ تنزیل، نرخ بهره‌ای است که بانک‌ها در ازای دریافت وام از فدرال رزرو به آن می‌پردازند. سیاست هاوکیش به معنای نرخ تنزیل بالاتر است که در نهایت به نرخ‌های بالاتر برای سایر وام ها، از کریدت کارت‌ها گرفته تا وام مسکن، می‌انجامد. در سیاست داویش نیز نرخ تنزیل کاهش می‌یابد. البته در زمان‌هایی که نرخ‌ بهره از قبل پایین بوده باشد، کاهش نرخ تنزیل چندان موثر نیست.

نرخ بهره ذخیره (Reserve Interest Rates)

این نرخ بهره‌ای است که فدرال رزرو به بانک‌ها برای نگهداری پول در ذخیره می‌پردازد. این نرخ در سیاست داویش کاهش و در سیاست هاوکیش افزایش می‌یابد. زمانی‌که بانک‌ها نرخ‌های ذخیره بالاتری می‌پردازند، تمایل کمتری به وام دادن به مشاغل و مصرف‌کنندگان دارند و برعکس.

الزامات ذخیره (Reserve Requirements)

بانک‌ها برای حفظ ثبات سیستم بانکی، موظفند مقادیر معینی از وجوه را ذخیره کنند. در حالت Hawkish فدرال رزرو این آستانه را افزایش می‌دهد، در نتیجه پول را از گردش خارج می‌کند که این خود باعث افزایش نرخ بهره می شود. در حالت Dovish نیز این میزان کاهش پیدا می‌کند.

خرید و فروش اوراق بهادار (Buying and Selling Securities)

فدرال رزرو می‌تواند با خرید اوراق قرضه از بانک‌ها، پول بیشتری را وارد سیستم کند. این یک رویکرد داویش است و بانک‌ها را به کاهش دادن نرخ بهره وام‌هایی که ارائه می دهند، تشویق می‌کند. FED در حالت هاوکیش با فروش اوراق بهادار دولتی ایالات متحده به بانک‌های عضو خود، عرضه پول در اقتصاد را کاهش دهد. این امر میزان پولی را که بانک‌ها می‌توانند وام بدهند، کاهش می‌دهد و باعث افزایش نرخ بهره در انواع وام‌ها می‌شود.

تسهیل کمی (Quantitative Easing) چیست؟

تسهیل کمی (Quantitative Easing) چیست؟
منبع: businessinsider.com

در این بخش می‌خواهیم با یکی از ابزارهای مورد استفاده در سیاست داویش بیشتر آشنا شویم. تسهیل کمی (QE) یک ابزار سیاست پولی است که توسط بانک‌های مرکزی (به عنوان مثال فدرال رزرو) برای تحریک اقتصاد در مواقع بحران استفاده می‌شود. این اقدام باعث افزایش نقدینگی بازار و کاهش نرخ بهره بلندمدت می‌شود. QE به عنوان یک محرک پولی عمل می‌کند و زمانی استفاده می شود که نرخ بهره بالا باشد و فعالیت اقتصادی کند باشد.

تسهیل کمی زمانی اتفاق می‌افتد که یک بانک مرکزی، اوراق بهادار بلندمدت را از بانک‌های عضو خود خریداری کند. بانک مرکزی با خرید این اوراق، پول جدیدی به اقتصاد اضافه می‌کند. در نتیجه نرخ بهره کاهش می‌یابد و وام‌گرفتن را برای مردم آسان‌تر می‌کند.

یک نکته منفی این است که تسهیل کمی، دارایی فدرال رزرو از اوراق خزانه و سایر اوراق بهادار را افزایش می‌دهد. برای مثال قبل از بحران مالی ۲۰۰۸، ترازنامه فدرال رزرو کمتر از ۱ تریلیون دلار بود و تا جولای ۲۰۱۴ این رقم به ۴.۵ تریلیون دلار افزایش یافت.

هر چه فدرال رزرو دلار بیشتری ایجاد کند، ارزش دلارهای موجود کمتر می‌شود. در نتیجه با گذشت زمان، تورم ایجاد شده و قدرت خرید کاهش می‌یابد.

 

 

سخت‌گیری کمی (Quantitative Tightening) چیست؟

سخت‌گیری کمی اساسا مخالف تسهیل کمی است. QT همچنین به عنوان نرمال‌ کردن ترازنامه شناخته می‌شود و به معنای کاهش عرضه ذخایر است. یک بانک مرکزی دارایی‌های ترازنامه خود، یعنی تمام اوراق قرضه موجود در ترازنامه خود را می‌فروشد و عرضه پول در حال گردش در اقتصاد را کاهش می‌دهد.

بانک مرکزی از طریق Quantitative Tightening، عرضه ذخایر پولی خود را کاهش می‌دهد. وقتی این اتفاق می‌افتد، خزانه‌داری آنها را از موجودی‌های نقدی حذف می‌کند و بنابراین پولی که با خرید اوراق بهادار ایجاد کرده است، عملا ناپدید می‌شود.

 

اثر سیاست های پولی Hawkish یا Dovish بر بازارهای مالی

در سال‌های اخیر، دو مورد بارز در مورد استفاده از سیاست پولی Dovish وجود دارد. یکی به بحران مالی سال ۲۰۰۸ و دیگری به پاندمی کرونا برمی‌گردد. فدرال رزرو پس از بحران مالی ۲۰۰۸ از تسهیل کمی برای بازگرداندن ثبات به بازارهای مالی استفاده کرد. در سال ۲۰۲۰، در پی پیامدهای مالی همه‌گیری کووید-۱۹، فدرال رزرو بار دیگر به تسهیل کمی تکیه کرد و ترازنامه خود را به ۷ تریلیون دلار رساند.

در سال ۲۰۰۸، فدرال رزرو چهار دور تسهیل کمی را برای مبارزه با بحران مالی از دسامبر ۲۰۰۸ تا اکتبر ۲۰۱۴ آغاز کرد و تقریبا ۴ تریلیون دلار به عرضه پول اضافه کرد.

ارزش کل بازار ارز دیجیتال از نیمه ۲۰۲۰ تا انتهای ۲۰۲۱
منبع: Coinmarketcap.com

در پی کاهش نرخ بهره به دلیل پاندمی کرونا،‌ شاهد رشد قیمت ارزهای دیجیتال و سهام شرکت‌ها (به خصوص شرکت‌های های‌تک) بودیم؛ به نحوی که در سال ۲۰۲۱،‌ رمزارزهای زیادی از جمله بیت کوین و اتریوم بالاترین قیمت تاریخشان را ثبت کردند. تصویر فوق افزایش مارکت کپ کل بازار ارزهای دیجیتال از نیمه سال ۲۰۲۰ تا انتهای سال ۲۰۲۱ را نشان می‌دهد.

سال ۲۰۲۲ بعد از آرام گرفتن کرونا، شاهد بالاترین میزان تورم در دهه‌های اخیر بودیم. طی دوران کرونا،‌ دارایی‌های فدرال رزرو از ۴.۲ به ۸.۹ تریلیون دلار رسید. در طی این سال همه می‌دانستند که فدرال رزرو برای کنترل تورم نرخ بهره را افزایش می‌دهد و سیاست Hawkish در پیش می‌گیرد. فدرال رزرو برنامه خود را برای Quantitative Tightening نیز در ۴ می ۲۰۲۲ (۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۱) منتشر کرد. آن‌ها قرار است ترازنامه را با سرعت ماهانه ۶۰ میلیارد دلار در اوراق خزانه و ۳۵ میلیارد دلار اوراق بهادار با پشتوانه وام مسکن کاهش دهند.

 

ارزش کل بازار ارز دیجیتال از ابتدای ۲۰۲۲ تا ۱۸ ژوئن ۲۰۲۲
منبع: Coinmarketcap.com

نتیجه این سیاست‌های مالی،‌ روند نزولی و ریزش قیمت دارایی‌های ریسکی مانند ارزهای دیجیتال بود. حتی می‌توان گفت بازار کریپتو پیش از برگزاری جلسه‌های Fed و اعلام افزایش نرخ بهره، آن را پیش‌بینی کرده و اصلاح را آغاز کرد. تصویر فوق خروج سرمایه از بازار کریپتو و کاهش مارکت کپ از بیش از ۲ تریلیون دلار به کمتر از ۹۰۰ میلیارد دلار را نشان می‌دهد.

 

  • سیاست پولی Hawkish چیست؟
    هدف سیاست پولی Hawkish کنترل نرخ تورم است. در این حالت با تشدید و سخت‌گیری در سیاست‌های پولی، نرخ بهره افزایش پیدا کرده و عرضه پول کاهش پیدا می‌کند. در نتیجه این سیاست،‌ هزینه وام‌گرفتن افزایش پیدا می‌کند و با فروش اوراق قرضه، عرضه پول کاهش می‌یابد. در این حالت از رشد اقتصاد جلوگیری می‌شود تا تورم کاهش پیدا کند.
  • سیاست پولی Dovish چیست؟
    هدف سیاست پولی Dovish رشد اقتصاد است. در این حالت با تسهیل سیاست‌های پولی،‌ نرخ بهره کاهش یافته و عرضه پول افزایش می‌یابد. در نتیجه این سیاست،‌ هزینه وام‌گرفتن کاهش پیدا می‌کند. مردم تشویق می‌شوند تا وام گرفته و برای خرید کالاها و خدمات مصرف می‌کنند، بنابراین تقاضا افزایش پیدا می‌کند. شرکت‌ها نیز برای توسعه و افزایش نیروی کار، وام می‌گیرند و نرخ اشتغال بالا می‌رود.
  • سیاست های پولی Hawkish و Dovish چه تاثیری بر بازارهای مالی می‌گذارد؟
    با اعمال سیاست‌ مالی Dovish،‌ معمولا شاهد رشد بازارهای مالی هستیم و با اعمال سیاست Hawkish روند نزولی در بازارها رخ می‌دهد.

جمع‌بندی

سیاست های پولی Hawkish و Dovish، دو رویکرد بانک مرکزی در قبال وضعیت اقتصاد و تورم است. مهم‌ترین ابزار بانک‌های مرکزی برای اعمال این سیاست‌ها، نرخ بهره است. در سیاست پولی داویش برای رشد اقتصاد و اشتغال‌زایی، نرخ بهره را کاهش داده و عرضه پول را افزایش می‌دهند. در سیاست پولی هاوکیش برای کنترل تورم، نرخ بهره را افزایش و عرضه پول را کاهش می‌دهند. تصمیم‌های فدرال رزرو یا همان بانک مرکزی آمریکا،‌ تاثیر زیادی بر اقتصاد دنیا و بازارهای مالی می‌گذارد. آشنایی با این اصطلاحات و درک مفهوم آن‌ها، به شما کمک می‌کند تا تصمیم‌گیری بهتری در سرمایه‌گذاری‌هایتان داشته باشید. در این مقاله تعریفی از سیاست های پولی Hawkish و Dovish ارائه و ابزارهای بانک‌های مرکزی برای پیاده‌سازی این دو سیاست معرفی شد. همچنین با ذکر مثالی اثر این سیاست‌ها بر بازار ارزهای دیجیتال، بررسی شد. به نظر شما آیا این سیاست‌ها به تنهایی جهت حرکت بازارهای مالی را نشان می‌دهد؟

 

بانک های مرکزی هاوکیش (شاهین) در برابر بانک های مرکزی داویش (کبوتر)

منظور ما از شاهین در برابر کبوتر، بانک مرکزی هاوکیش در برابر بانک مرکزی داویش است.

در ادبیات غربی شاهین نماد مبارزه طلبی و تهاجم بوده و کبوتر نماد صلح و آرامش است.

بانک مرکزی را می توان بسته به رویکرد آنها در مواجهه با برخی شرایط خاص اقتصادی، هاوکیش یا داویش در نظر گرفت.

 

هاوکیش

 

بانک مرکزی وقتی حتی با وجود آسیب به رشد اقتصادی و اشتغال، برای مبارزه با تورم، بدنبال افزایش نرخ بهره است، “شاهین” یا اصطلاحا هاوکیش توصیف می شود.

آنها به “هاوکیش” معروف هستند و از کلماتی نظیر “بدتر شدن شرایط” و “افزایش نرخ” استفاده می کنند.

به عنوان مثال، “بانک انگلیس به وجود تهدید تورم بالا اشاره می کند.”

اگر بانک انگلیس طی یک بیانیه رسمی اعلام کند که برای کاهش تورم، تمایل به افزایش نرخ بهره دارد، می توان بانک انگلیس را هاوکیش قلمداد کرد.

 

داویش

 

از طرف دیگر (شاید هم از سوی دیگر)، بانک مرکزی وقتی طرفدار اشتغال و رشد اقتصادی از طریق تصویب نرخ بهره شدیدا پایین است، “داویش” توصیف می شود.

آنها همچنین تمایل دارند که نسبت به یک رویداد یا خبر اقتصادی خاص اساسا موضع یا دیدگاه غیر هجومی داشته باشند.

آنها به عنوان داویش شناخته می شوند و از کلماتی مانند “آرام کردن” و “نرمش” استفاده می کنند.

هاوکیش و داویش

نقش ویژه بانک مرکزی

سیاست های پولی Hawkish و Dovish، دو رویکرد بانک مرکزی در قبال وضعیت اقتصاد و تورم است، مهم‌ترین ابزار بانک‌های مرکزی برای اعمال این سیاست‌ها، نرخ بهره است. در سیاست پولی داویش برای رشد اقتصاد و اشتغال‌زایی، نرخ بهره را کاهش داده و عرضه پول را افزایش می‌دهند و در سیاست پولی هاوکیش برای کنترل تورم، نرخ بهره را افزایش و عرضه پول را کاهش می‌دهند.

منظور از شاهین در برابر کبوتر، بانک مرکزی هاوکیش در برابر بانک مرکزی داویش است. در ادبیات غربی شاهین نماد مبارزه طلبی و تهاجم بوده و کبوتر نماد صلح و آرامش است بر این اساس، بانک مرکزی را می توان بسته به رویکرد آنها در مواجهه با برخی شرایط خاص اقتصادی، هاوکیش یا داویش در نظر گرفت.

بانک مرکزی وقتی حتی با وجود آسیب به رشد اقتصادی و اشتغال، برای مبارزه با تورم، بدنبال افزایش نرخ بهره است، شاهین یا اصطلاحا “هاوکیش” توصیف می شود.

از طرف دیگر، بانک مرکزی وقتی طرفدار اشتغال و رشد اقتصادی از طریق تصویب نرخ بهره پایین است، “داویش” توصیف می شود.

با این اوصاف، نرخ بهره در ایران در شرایطی ۱۸ درصد است که نرخ تورم دوازده ماهه منتهی به مردادماه سال جاری برای خانوارهای کشور به عدد ۴۱.۵ درصد رسیده است. این نرخ تورم اگرچه نسبت به سال گذشته و دو ماه اخیر، نزولی است اما به اعتقاد کارشناسان اقتصادی، نرخ بهره ۱۸ درصدی، ظرفیت لازم برای کاهش موثر نرخ تورم را ندارد.

قائم‌مقام بانک مرکزی با تاکید بر اینکه فعلا تصمیمی برای تغییر نرخ سود سپرده‌ها گرفته نشده و این نرخ افزایش پیدا نخواهد کرد، نشان داد که سیاست بانک مرکزی بر مدار داویش می‌چرخد.

به اعتقاد کارشناسان اقتصادی، نرخ بهره در ایران در شرایطی در سقف ۱۸ درصد قرار دارد که نرخ تورم دوازده ماهه منتهی به مردادماه سال جاری برای خانوارهای کشور به عدد ۴۱.۵ درصد رسیده است.

این نرخ تورم اگرچه نسبت به سال گذشته و دو ماه اخیر، نزولی است اما نرخ بهره ۱۸ درصدی، ظرفیت لازم برای کاهش موثر نرخ تورم را ندارد.

این در حالی است که پس از اصلاح ارز ترجیحی در دولت سیزدهم که آثار تورمی آن نمود یافت و به نظر می‌رسد تورم ناشی از آن، تخلیه شده است، از یکسو، طرح بانکداری در مجلس شورای اسلامی مورد بحث و بررسی است و از سوی دیگر، بخش مهمی از سخنان اخیر رییس جمهور درباره کنترل تورم بود.

کالابرگ جایگزین مناسب یارانه یا خیر؟

خواندن این مطلب < 1 دقیقه

بعضی کارشناسان مسائل اقتصادی می گویند: اگر ارز ترجیحی به صورت تدریجی حذف می شد و همزمان با آن سطح حمایت از تولیدکنندگان و مصرف کنندگان ارتقا می‌یافت بسیاری از مشکلات در زمینه قیمت‌گذاری‌ها در بازار مرتقع می‌شد و نیازی به اجرای طرح تخصیص کالابرگ نبود.

نظر شما چیست؟